مصاحبه اختصاصی: تأثیر برگزیت بر افزایش بیگانهستیزی در بریتانیا
مصاحبه اختصاصی: تأثیر برگزیت بر افزایش...
مصاحبه اختصاصی سازمان دفاع از قربانیان خشونت با پروفسور دیوید گیلبورن، استاد مطالعات انتقادی نژادی دانشگاه بیرمنگام بریتانیا با موضوع تأثیر برگزیت بر بیگانهستیزی و گسترش خصومت علیه غیرسفیدپوستان و افراد غیربریتانیایی
انگلیس از جمله کشورهای چندفرهنگی و پذیرای مهاجران مختلف بوده است؛ به نوعی که آمارها حاکی از آن است که امروزه یک هفتم جمعیت این کشور متولد خارج از بریتانیا هستند و حتی قریب به40 درصد از چهرههای برجسته فرهنگی بریتانیا دارای پیشینههای قومی مهاجر بوده یا اقلیت هستند. لذا این مسئله یکی از مباحث مهم در بریتانیا بوده و محققین مختلفی در این حوزه فعالیت دارند. برخی از محققین این حوزه ادعا میکنند که بریتانیا از اهداف اولیه خود که همانا حمایت از جامعه چندفرهنگی بوده عدول کرده و مسئله برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) را به عنوان یکی از دلایل این موضوع برمیشمرند. با توجه به اهمیت این موضوع مصاحبهای توسط نماینده سازمان دفاع از قربانیان خشونت با آقای دکتر دیوید گیلبورن، استاد مطالعات انتقادی نژادی دانشگاه بیرمنگام بریتانیا انجام شد که در ذیل بخشهای از این گفتگو آمده است. مصاحبه شونده از چهرههای برجستهی آکادمیک بریتانیاست که در زمینهی نژادپرستی، به ویژه نابرابریهای نژادی در سیستم آموزشی، پژوهشهای تخصصی انجام داده و در این گفت وگو نیز با ارایهی تحلیلهای دقیق جامعهشناختی و مردمشناختی، به بررسی دلایل گسترش نژادپرستی در بریتانیا، اسلامهراسی در این کشور و همینطور شرایط اجتماعی پس از خروج از اتحادیه ی اروپا پرداخته است.
دکتر گیلبورن معتقد است که نژادپرستی در بریتانیا به حد اشباع رسیده است. این مسئله را میتوان در مراودات روزمره در مدارس، کارخانهها، خیابانها تا نحوهی قانونگذاری و اجرای آن مشاهد نمود. این برترپنداری نژاد سفید است که مقرر میکند منافع سفیدپوستان همیشه باید مهمترین موضوع باشد. این مسئله به طور گسترده در جامعه انگلیس مشاهده میشود به عنوان مثال، کودکان سیاه پوست کمتر در مدرسه موفق میشوند؛ کسانی که بالاترین نمرات ممکن را کسب می کنند، هنوز هم کمتر به دانشگاههای برتر میروند و اگر وارد دانشگاه هم شوند، احتمالاً بعد از آن شغلهای خوبی پیدا نمیکنند؛ بزرگسالان سیاهپوست بیشتر دارای قراردادهای موقت کاری هستند و کمتر در کارشان ترفیع میگیرند. ایشان معتقد است که طرح ایدهی "محیط خصمانه" برای مهاجران غیرقانونی از سوی ترزا می، نخست وزیر سابق، یک سیاست بسیار قابل نکوهش بود که بازتاب دهندهی سیاستهای عمدهتری است که بر اساس آن با شهروندان به روشهای غیرانسانی و ارتجاعی رفتار میشود. این ایده در وحله اول مهاجران غیرقانونی را هدف قرار میداد اما مهمتر و گستردهترین اثر آن ایجاد رعب و اضطرابهای نژادپرستانه سفید در جامعه بود. کارزار "محیط خصمانه" و گفتمان برگزیت، سطح جدیدی از بیگانههراسی و خصومت نسبت به هر کسی که غیرسفیدپوست و غیربریتانیایی به نظر میرسید را عادیسازی کرد. این مسئله را میتوان در گسترش آزار سیاهپوستان و شعارهای برخی علیه غیرسفیدپوستان و غیربریتانیاییها (برگرد به خونت) بعد از روز رأیگیری خروج از اتحادیه اروپا مشاهده کرد.
عملکرد گروه Tell MAMA در زمینهی تهیهی آمار و جزییات دربارهی جرایم خشونتآمیز علیه مسلمانان و البته عدم واکنش مناسب از سوی پلیس و سیاستمداران قابل توجه است. جرایم خشونتآمیز علیه مسلمانان پس از هر سخنرانی توسط مقامات دربارهی مهاجرت و یکپارچهسازی اجتماعی، اوج میگیرد. در دهههای اخیر اسلامهراسی در بریتانیا تشدید شده است. مسلمانان غیرسفید پوست همواره تبعیض را چه در مدرسه و چه در جامعه تجربه کردهاند. اما حوادث یازده سپتامبر در آمریکا یک بازهی زمانی برای تغییر گفتمان عمومی دربارهی اسلام و مسلمانان بوده است. رسانهها درگیر "جنگ فرهنگی" و نظریههای افراطی شدند و از سوی دیگر سقوط اقتصادی سال 2008 و همچنین ظهور مهاجرت از خاورمیانه در نتیجه بحران در منطقه این مسائل را تشدید نمود. ایشان در خصوص نقش رسانهها در این حوزه نیز معتقدند که رسانهها، به ویژه روزنامههای ملی، نقش بسیار تعیینکنندهای دارند. اگرچه تیراژ واقعی آنها رو به زوال است، اما به هیچ عنوان قدرت سیاسی خود را از دست ندادهاند. بیشتر مقالات راستگرایانه هستند و برخی مانند دیلی میل، تایمز و تلگراف تأثیر زیادی بر دیدگاههایی دارند که گفتمان درون حزب محافظه کار حاکم ایجاد میکند. بسیاری از محققانی که با سیاستگذاران مصاحبه کردهاند، گزارش میدهند که به طور خاص روزنامه دیلی میل تأثیر زیادی در تعیین برنامههای کشوری دارد.
ایشان معتقد است که بریتانیا هیچگاه برای گفتمان دربارهی نژادپرستی آماده نخواهد بود، چرا که سفیدپوستان، فارغ از جایگاه اجتماعی و موقعیتشان، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی، در نژادپرستی سرمایهگذاری کردهاند. از سوی دیگر مخالفان نژادپرستی بایستی همواره برای بدست آوردن جایگاه خود مبارزه کنند. تا زمانی که برای این موضوع مبارزه نکنند اتفاقی رخ نخواهد داد. در نهایت ایشان معتقدند که تنها یک گروه قومی اکثریت رأیدهندگان به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را تشکیل میدادند و این گروه سفیدپوستان بودند. این مسئله منجر به افزایش تعصبات نژادی و نیز آزارهای خیابانی شد، وضعیتی که از دهه 1970 تا کنون همانند آن را ندیدهایم.
برای مطالعه متن کامل به زبان انگلیسی میتوانید به اینجا مراجعه نمایید.