نگاهی به وضعیت پناهندگان در خاورمیانه و اروپا
نگاهی به وضعیت پناهندگان در خاورمیانه و اروپا
در ابتدای شروع بحران پناهندگان، اروپا این بحران را یک مسأله صرفا محدود به خاورمیانه دانست، اما پس از چندی دولتهای مرکزی و شمال اروپا این بحران را، مشکل کشورهای مرزی همچون ایتالیا، بلغارستان و یونان برشمردند و به سهولت با استناد به مقررات دوبلین، کشورهایی که اولین نقطه ورود پناهندگان بودند را مسئول ثبت نام و اجرای پروسه پناهجویی دانستند. اما به مرور که شمار پناهندگان بسیار گسترش یافت و روز به روز نیز بر شمار آن افزوده شد، دیگر قانون دوبلین از اعتبار اولیه افتاد و دولتهای اروپایی به ناچار پذیرفتند که این مسأله نمیتواند منحصر به خاورمیانه یا دولتهای مرزی باقی بماند، لذا در تلاش برای به اشتراک گذاردن بار این مسئولیت و یافتن راهحلهای مشترک برای حل این بحران بر آمدند. پرسش کنونی این است: وضعیت آوارگان و پناهجویان خاورمیانه چه خواهد شد و چه آیندهای پیش روی آنها در اروپا خواهد بود؟
در حال حاضر، قریب به 11 میلیون سوری از خانههای خود آواره شدهاند که از این تعداد، 4 میلیون پناهجوی سوری در کشورهای همسایه و 7.6 میلیون آواره در داخل کشور وجود دارند. این تعداد، نیمی از جمعیت سوریه و تقریبا یک پنجم از جمعیت 60 میلیونی پناهندگان در جهان را به خود اختصاص میدهد.
لبنان بعنوان یکی از کوچک ترین کشورهای خاورمیانه با 4.5 میلیون نفر جمعیت، با هجوم 1.1 میلیون پناهنده سوری مواجه شده است. همچنین به گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، 1.9 میلیون پناهنده به ترکیه، 630 هزار نفر به اردن، 130 هزار نفر به مصر و 250 هزار نفر به عراق پناه بردهاند.
وضعیت در عراق
به این بحران، بحران عراق را نیز بایستی اضافه کرد که با شکلگیری داعش به باتلاق سوریه کشانده شد. بسیاری از عراقیها در طول جنگ داخلی عراق و در پی اشغال این کشور توسط ایالات متحده امریکا، به سوریه که در آن زمان کشوری امن بود، فرار کردند. پس از فروکش کردن جنگ داخلی در سال 2007 که همزمان بود با شکلگیری اولیه داعش، برخی از عراقیها از سوریه بازگشتند و سایرین نیز به کشورهای دیگر و ترجیحا به کشورهای غربی پناه بردند. داعش در بهار 2013 در شرق سوریه به رهبری افسران سابق ارتش بعث عراق و نیروهای تکفیری، آغاز به فعالیت نمود. هنگامیکه آنها در سوریه به تثبیت رسیدند، به عراق حمله کردند. آنها با سرمایه گذاری بر روی طیف گستردهای از مخالفان اهل تسنن در مقابل دولت بغداد قد علم کردند. این مسأله به شکل روزافزونی، عراق را نیز در باتلاق بحران سوریه گرفتار کرد و بسیاری از مردمان این سرزمین را نیز آواره و متواری کرد.
به گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، درحال حاضر شمار آوارگان داخلی عراق به 3 میلیون و 200 هزار نفر رسیده است که عمدتاً از استانهای انبار و نینوا گریختهاند. اغلب آنها (حدود 70 الی 80 درصد) در اردوگاهها ساکن نیستند بلکه یا با بستگان خود و یا در اقامتگاههای اجارهای و یا هتل زندگی میکنند. در این شرایط علاوه بر آوارگان داخلی، عراق با هجوم 250.000 پناهنده کرد از شمال سوریه که به منطقه کردستان عراق فرار کردهاند نیز مواجه میباشد. در حدود 40 درصد از آنها در اردوگاههایی مانند دومیز در استان دهوک اسکان داده شدهاند، مابقی نیز در اقامتگاههای عادی زندگی میکنند. به غیر از آوارگان داخلی و پناهندگان سوری، شمار زیادی از عراقیهای غیر آواره نیز با مصائب بسیاری دست و پنجه نرم میکنند. به گفته نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور عراق حدود 8.2 میلیون نفر از مردم عراق نیاز مبرم به دریافت کمکهای بشردوستانه دارند.
همچنین فشار وارده از سوی پناهندگان و آوارگان داخلی بر خدمات داخلی و منابع در شرایطی که قیمت نفت کاهش یافته است، به کمبود بودجه نیز در اقتصاد آسیب دیده این کشور منجر شده است. علاوه بر این، نگرانیهای امنیتی و تعصب فرقهای نیز در این کشور بر بحران موجود دامن زده است.
پس از سقوط رمادی در استان انبار به دست گروه داعش بیش از ۴۰ هزار نفر از این شهر آواره شدند. دولت عراق نیز به دلیل نگرانی از نفوذ شبه نظامیان داعش به بغداد در میان آوارگان، اقدام به بستن پل بیزبز نمود که این پل یکی از امنترین مسیرهای اتصال بغداد به استان انبار به شمار میرفت.
همچنین منطقه خودمختار کردستان عراق نیز در ترس از نفوذ نیروهای داعش در میان آوارگان داخلی برای عربیزه کردن مناطق کردنشین به سر میبرد.
به جدیت میتوان گفت بحران سوریه دلیل اصلی این وضعیت اخیر نابسامان عراق و گسترش سیطره و قدرت داعش در عراق است. امنیت ملی عراق از ابتدای سال 2011 توسط جریانات سوریه مورد تهدید قرار گرفته است و بدون شک حل بحران در سوریه کار را در عراق آسانتر میکند.
وضعیت در لبنان
پناهندگان سوری در لبنان در حال حاضر حدود یک پنجم از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. نگرانیهای بسیاری نیز در مورد گسترش جنگ داخلی در سوریه و بهتبع آن گسترش هجوم پناهندگان وجود دارد. از سویی نیز سیستم اقتصادی و سیاسی لبنان فاقد امکانات لازم برای مقابله با بحران پناهندگان میباشد. در شرایطی که دولت حتی در تأمین برق و دفع زباله با مشکل مواجه است، هجوم سیل پناهندگان به مشکلات این کشور افزوده است که نیازمند مدیریت جدی دولت این کشور میباشد. در حالیکه شهر طرابلس مرکز آپارتمانهای میلیون دلاری، نمایشگاه ماشینهای فراری و بوتیکهای لوکس است، کودکان سوری در حال گدایی در مرکز این شهر هستند.
ساخت سرپناه در فضاهای باز نظیر ورودی بیمارستانها، زیر پلها و ... بعلت گرانی اجاره خانهها و زندگی در مناطق غیربهداشتی موجب انتشار انواع بیماریها شده و نبود آب و غذای کافی نیز به این مسأله دامن زده است.
درحالیکه اقتصاد لبنان با نرخ بیکاری بالا روبروست، رقابت شدیدی میان اتباع سوری و نیروی کار لبنانی بر سر فرصتهای شغلی بوجود آمده است. کودکان سوری نیز در این میان مظلومترین قربانیان و آسیبپذیرترین قشر برجای مانده از این بحران غیرانسانی بوده و همچنان که در تمام بحرانهای بشری رخ میدهد، این کودکان بهعلت فقر مالی خانوارها، در کنار فقدان دسترسی به نیازهای اولیه آب و خوراک، از تحصیل نیز بازماندهاند.
وضعیت در ترکیه
ترکیه تقریبا با اسکان 2 میلیون نفر، بیشترین سهم از پناهندگان سوری را در خود جای داده است؛ با این وجود، این کشور از دادن وضعیت پناهندگی رسمی به پناهندگان اجتناب کرده و صرفا بهعنوان مهمانان موقتی با آنها رفتار کرده است. بدین ترتیب پناهندهها نمیتوانند به شکل رسمی در این کشور کار کنند و اگر هم در خارج از اردوگاهها زندگی کنند، به سختی از حمایت دولت برخوردار خواهند شد که در حال حاضر 80 درصد پناهندهها چنین وضعیتی دارند.
وضعیت در کشورهای حاشیه خلیج فارس
کشورهای حاشیه خلیج فارس جزو معدود کشورهایی هستند که معاهده سازمان ملل متحد در مورد پناهندگان را امضاء نکردهاند. این معاهده به تعریف وضعیت پناهنده و تعهدات قانونی کشورهای میزبان میپردازد. بنابراین درحال حاضر هیچ مبنای قانونی وجود ندارد که قربانیان جنگ بتوانند بر اساس آن درخواست اقامت و پناهندگی در منطقه خلیج فارس داشته باشند. این قربانیان مجبور هستند مانند هر فرد عادی دیگری درخواست ویزا در حوزه کشورهای خلیج فارس بنمایند. ویزا نیز معمولا بر اساس قرارداد کاری یا حمایت مالی از جانب بستگان مقیم برای افراد زیر سن قانونی یا سالمندان داده میشود.
مهاجران در عربستان و عمان در اقلیت و در سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس در اکثریت هستند. دولتهای منطقه ترجیح میدهند که پناهندگان بعنوان کارگران موقت در این کشورها باشند و نه بعنوان پناهندگان دائم که حقوق و تعلق خاطری برای آنها بوجود آید.
در خصوص کشورهای منطقه منا، گرچه به نظر میرسد مصر و اردن جایگزین خوبی میتوانند باشند، اما اردن ، ظرفیت پذیرش پناهجو بیش از 600 هزار نفر فعلی را ندارد و مصر نیز بعلت فاصله زیاد، مقصد قابل ترجیحی برای پناهجویان سوری نیست.
وضعیت پناهجویان در اروپا
جنگ داخلی در سوریه همچنان و به شدت ادامه دارد. در حدود 300 هزار پناهنده به دنبال سردرگمی در کشورهای همسایه و اروپا، به خانههای سابق خود در عراق بازگشته اند. در میان پناهجویان، آوارهها و دولتها این احساس بوجود آمده که وضعیت نابسامان فعلی، موقتی نیست بلکه برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت. برخی از این پناهجویان در اردوگاههای عراق، اقدام به ساختن خانه کردهاند چراکه نمیتوانند آیندهای برای بازگشت در پیش روی خود ترسیم کنند. تمرکز سیاستها از کمکرسانی اضطراری به استراتژی امرار معاش تغییر یافته. در این شرایط، پناهندهها و آوارهها با این چالش بزرگ مواجه شدهاند که چطور خودشان را در شرایط و محیط فعلی ادغام و ثبیت نمایند. در صورتی که پناهجویان نتوانند در جوامع فعلی ادغام شوند، در نهایت ناامیدی، سفر خطرناک و دشوار به اروپا را برمیگزینند، آنچه که هم اکنون نیز در حال اتفاق است.
در حال حاضر هجوم پناهجویان به اروپا بسیار گسترده شده و اروپا در تلاش برای ساماندهی این وضعیت برآمده و بیشتر تمرکز خود را بر روی نقاط مبداء قرار داده است. از سویی این خیل عظیم جمعیت، با عدم امنیت غذایی مواجه شدهاند. برنامه جهانی غذا علیرغم تلاشهای بسیاری که برای تأمین غذای آوارهها و پناهجوها در داخل سوریه، عراق، لبنان و اردن صورت داده، اعلام نموده که در صورت عدم دریافت کمکهای مالی جدید، مجبور به پایان دادن به عملیات کمکرسانی در ماه نوامبر خواهد شد که این مسأله به شدت امنیت غذایی و حیات پناهجویان و آوارهها را تهدید میکند.
از سویی سیاستهای دوگانه برخی کشورها در این میان را نمیتوان نادیده گرفت. عربستان سعودی که از حامیان اصلی داعش بوده، 500 میلیون دلار برای کمکهای اضطراری در عراق پس از فتوحات داعش در تابستان 2015، به سازمان ملل کمک کرده است که 150 میلیون دلار آن، به برنامه جهانی غذا اختصاص یافته بود که هم اکنون به اتمام رسیده است. به نظر میرسد این کشور تمایلی نیز برای تمدید کمکهای خود ندارد. دولتهای اروپایی نیز به غیر از کمکهایی که قبلا اهدا نموده بودند در حال حاضر در فرایند کمک رسانی غایبند. در صورتی که هم اکنون، زمان اصلی کمک رسانی دولتها به عملیات امدادرسانی اضطراری در کشورهای نیازمند است. این مسأله به سود دولتهای اروپایی نیز خواهد بود چراکه اگر بحران در خاورمیانه حل نشود، به بحران پناهندگان در اروپا تبدیل خواهد شد، کمااینکه این مسأله در حال وقوع است. به همین دلیل کارشناسان معتقدند اروپا بایستی نهایت تلاش خود را برای ایجاد ارتباطی دیپلماتیک با ایران، روسیه، ترکیه و عربستان در جهت یافتن راه حلی سیاسی برای بحران سوریه صورت دهد.
سیاستهای مهاجرتی اروپا و واکنش اروپا به بحران پناهندگی
آلمان درحال حاضر، 43 درصد از درخواستهای پناهجویان را سازماندهی میکند. سوئد هم در کنار آلمان سعی در به اشتراک گذاردن بار این مسئولیت در اتحادیه اروپا دارد. اما کشورهای اروپای شرقی با توزیع پناهندگان در اتحادیه اروپا چندان موافق نیستند. در این شرایط، اگر راه حلی پیدا نشود، حرکت آزاد افراد در منطقه شنگن با مشکل مواجه خواهد شد.
آلمان اعلام کرده که 1 میلیون پناهنده از سوریه، عراق و افغانستان میپذیرد. همچنین بازار کار آلمان به علت پیری جامعه این کشور، استقبال گستردهای از پناهجویان داشته است. اما این مسأله تنها بعد کوتاه مدت و احساسی قضیه است و بعد واقع بینانه قضیه، پیامدهای بلندمدت مهاجرت و آینده جوامع اروپایی است که بسیار قابل تأمل است.
آنچه در این میان اهمیت دارد، هزینهها و چالشهای ادغام پناهجویان در جوامع کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپاست. بسیاری از آلمانیها، از هجوم مهاجران عمدتا مسلمان احساس نگرانی دارند. نگرانی از اینکه مهاجران با آداب و رسوم و تعارضات خود وارد جامعه اروپا شوند که بعضا ممکن است دیدگاههایی متفاوت در مورد برابری جنسیتی، حقوق همجنسگرایان، یهودیستیزی و آزادی بیان داشته باشند. بهعنوان مثال اخیرا عربستان برای تازه واردها وعده ساخت 200 مسجد داده است که گرچه این وعده چندان قابل اعتماد نیست، اما مهم آن است که تفسیر وهابیان بنیادگرا از اسلام، خود نقض صریح حقوق بشر است و در بحث از مهاجرت از جمله نگرانیهای اروپائیان است.
مهاجران در طول تاریخ، صرفا به دنبال زندگی بهتر بودهاند و این دقیقاً همان چیزی است که میتوان آن را وجه اشتراکی برای همه مهاجران در همه اعصار و همه کشورها دانست اعم از آلمانیهایی که در جستجوی زندگی بهتر در قرن 19 و اوایل قرن 20 به امریکای شمالی و جنوبی مهاجرت کردند. کارشناسان اروپایی معتقدند علیرغم گفتمان پوپولیستی در مورد «پناهندگان اقتصادی» که نباید به آنها اجازه ورود داده شود، این پناهندگان اسباب مشکل در اروپا نخواهند بود. ساختار جمعیتی اروپا به این مهاجران نیاز دارد اما قوانین پناهندگی اروپا، یاریگر خوبی برای مواجه با این مسأله نیست بلکه باید از قانون مهاجرت برای ساماندهی این مهاجران یاری گرفت. در این قانون، راههای قانونی برای مهاجرت با انگیزههای اقتصادی پیش بینی شده است که مهاجران را براساس مدرک تحصیلی، سن، مهارتهای زبان و میزان سازگاری، رتبه بندی میکند.
کارشناسان مستقل اروپایی معتقدند اروپا بایستی به این واقعیت برسد که یک قاره چندفرهنگی مهاجرپذیر است که یا به دلایل بشردوستانه و یا برای رشد اقتصادی بایستی از مهاجران همچنان استقبال کند. همچنین باید به یاد آورد که اگر حمایتهای قدرتهای اروپایی و غربی نبود گروهکهای تروریستی به این میزان از قدرت دست نمییافتند و به طبع آن موجبات بحران فعلی در این حجم از گستردگی فراهم نمیگردید؛ لذا برای جبران حداقل بخشی از لطماتی که جامعه اروپا بر پیکره انسانی خاورمیانه وارد آورده، میباید قوانین مهاجرت و پناهندگی را برای این پناهجویان تسهیل نماید و تاحدودی از وخامت اوضاع بکاهد.
Resources:
1- http://www.cidob.org/en/publications/publication_series/notes_internacionals/n1_127_more_to_come_the_refugee_situation_in_the_middle_east_and_the_eu/more_to_come_the_refugee_situation_in_the_middle_east_and_the_eu
2- https://en.wikipedia.org/wiki/Dublin_Regulation
3- https://en.wikipedia.org/wiki/Timeline_of_the_Syrian_Civil_War_(January%E2%80%93April_2011)
لیلا عنایتی
کارشناس ارشد روابط بین الملل