پایان بخشیدن به اقدامات خشونت آمیز در نیجریه
پایان بخشیدن به اقدامات خشونت آمیز در نیجریه
دوران گذاری که میرود تا تعاریف جدیدی از قدرت و صاحبان قدرت ارایه کند. برپایه تئوریهای واقعگرایی، قدرت بنا و اساس روابط میان کشورها و به طورکلی بازیگران است اعم از دولتی و غیردولتی و هریک میکوشند از طرق مختلف برتری خود را بر دیگری تحمیل نمایند که به شکل تضاد و تقابل درر وابط میان کشورها و بازیگران عامتر قابل مشاهده است. یکی از نمودهای این تضاد و تقابل در نظام بینالملل میان جهان اسلام و جهان غرب رخ داده است که در سالهای اخیر منجر به بوجود آمدن ناآرامیهای فراوانی به خصوص در منطقه پرالتهاب خاورمیانه شده است. یکی از مصادیق بارز آن را شاید بتوان رشد و گسترش اسلامستیزی بهعنوان هدفی عام در جهان غرب و گسترش شیعههراسی به ویژه در منطقه خاورمیانه با هدف تفرقهافکنی میان جامعه مسلمانان و در داخل کشورهای خاورمیانه برشمرد.
در همین راستا، اواخر آذرماه 1394 قریب به هزار نفر از مسلمانان شیعه در منطقه زاریا نیجریه توسط ماموران ارتش آن کشور کشته شدند و فاجعه دیگری را دراین سرزمین پیرو گسترش شیعههراسی رقم زدند که درعینحال وضعیت حقوقبشر در نیجریه را بسیار نگرانکنندهتر از پیش کرده است.
نیجریه کشوری است با بیش از 150 میلیون جمعیت که در این میان جمعیت شیعیان نیجریه 10 میلیون نفر تخمین زده میشود، اقلیتی که نه تنها در این کشور بلکه در دیگر نقاط دنیا هم با مشکل و محدویتهای فراوان اکثریت حاکم مواجه هستند که بیشتر از تفکرات بدبینانه نسبت به شیعیان نشأت میگیرد.
حادثه کشتار وسیع شیعیان را در زاریا را میتوان مخالفت آشکارا با جهان اسلام تعبیر کرد و بر همگان نیز روشن است که امروز چه کسانی در منطقه و در نظام بینالملل پرچم مخالفت و عداوت با اسلام را بر دوش دارند. برخی بازیگران منطقهای دلارهای نفتی خود را در راستای دامن زدن به تفرقهافکنی میان مسلمانان در اقصی نقاط جهان هزینه میکنند و همچنان دلخوش به حمایتهای حامیان خود هستند.
در این میان به اعتقاد اکثر تحلیلگران از آنجا که حوادث تروریستی رخ داده در نیجریه توسط ارتش آن کشور بهوقوع پیوسته احتمال فراوان دستور چنین اقدامی از سوی بالاترین مقامات سیاسی و نظامی نیجریه صادر شده است که این واقعیت، ضرورت رسیدگی جدیتر مجامع مسئول را متذکر میشود. در این میان بیش از پیش از سازمان ملل متحد انتظار میرود رسیدگی و نظارت فوری بر این وضعیت داشته باشند.
از دول مسلمان نیز انتظارمیرود ناآگاهانه بهدنبال سیاستهای غرب درراستای گسترش تفرقهافکنی میان مسلمانان منطقه بر طبل ناآرامی، کشتار، هرجومرج و تفرقه میان ملل و مذاهب نکوبند و آگاه باشند که دستیابی به اهداف درشرایط صلح و همزیستی مسالمتآمیز با دیگران قابل تحقق است.
مادامیکه فهم مشترکی از حسن همجواری، امنیت پایدار برای همه و همکاری با رعایت اصل احترام به حاکمیت ملی یکدیگر در میان کنشگران صورت نپذیرد چندان نمیتوان امیدوار به آیندهای بهتر از آنچه در حال حاضر با آن دست بهگریبان هستیم، باشیم. اما حتی این وضعیت هم نافی این مهم نیست که هر یک از کنشگران تاثیرگذار بایستی در حد توان خود جهت برپایی صلح و امنیت پایدار در منطقه و فرامنطقه تلاش نمایند.
مهدی مرزبان
پژوهشگر