زنان و توسعه پایدار

کد بلاگ : #2006
تاریخ انتشار : چهارشنبه, 5 اسفند 1394 14:24
تعداد بازدید کننده : 1155
چاپ ارسال به دوستان
شما این مطلب را ارسال خواهید کرد:
زنان و توسعه پایدار
  • Reload بازآوری
بزرگ یا کوچک بودن حروف اهمیت ندارد
ارسال
با شروع عصری نو در عرصه توسعه پایدار، امروز همه ما در پی این هستیم که بتوانیم در راه توسعه‌ای همه جانبه قدم برداشته و به وضعیت مناسب تری برای زندگی بشر دست یابیم.

انسان امروز می بایست در رسیدن به کمال انسانی خود و بهره داشتن از زندگی راحت تر به تعاملی سازنده با محیط زندگی و جامعه انسانی پیش روی خود دست یابد. توسعه پایدار نیز بر همین تعامل سازنده انسانی استوار است؛ اما انسان در راستای رسیدن به اهداف توسعه پایدار راه طولانی و بلندی را در پیش رو دارد. در قرن بیست و یک، ما با بحران هایی اقتصادی و اجتماعی جهانی مواجهیم، بحران‌هایی که در اکثر موارد زنان از قربانیان اولیه آن می باشند. رسیدن به اهداف توسعه پایدار، میتواند تا حدودی زنان را به جایگاهی مناسب تر رسانیده و موجبات توسعه ای همه گیر را فراهم آورد. برخی از عوامل رسیدن به توسعه پایدار، توسعه اقتصادی،حفاظت از محیط زیست و توسعه اجتماعی، می باشند که لازم و ملزوم یکدیگر در جهت رسیدن به یکی از اهداف توسعه پایدار یعنی برابری جنسیتی می باشند. تاکید بر ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی توسعه پایدار در غیاب و نادیده گرفتن ارزش برابری جنسیتی در توسعه پایدار ناممکن است. ایجاد توسعه اقتصادی و اجتماعی بدون توجه به زیرساخت های محیط زیستی و یا تمرکز بر روی اقتصاد و محیط زیست بدون توجه به عوامل اجتماعی می‌تواند به شکاف های جنسیتی در سراسر جهان نیز دامن بزند. برخی از مطالعات نشان دهنده این مطلب است که، نابرابری جنسیتی منجر به هزینه‌های بالای اقتصادی، نابرابری‌های اجتماعی و تخریب محیط زیست در سراسر جهان شده است.

اقتصاد و برابری جنسیتی

ارتباط محکم و متقابل اقتصاد و تاثیر برابری جنسیتی در رشد اقتصادی را می توان در نکات زیر خلاصه کرد:
- مطالعات سازمان ملل متحد و بانک جهانی نشان می‌دهد که با تمرکز بر وضعیت زنان می توان به توسعه استراتژی‌های کاهش فقر کمک نمود و به رشد اقتصادی بالاتر و پایدار تری رسید.
- مطالعات انجام شده توسط کاتالیست، مک کینزی و گروه‌های دیگر نشان می‌دهد که شرکت های با حضور زنان شاغل بیشتر در کادر مدیریتی عملکردی بهتر و سود بیشتر را دارا می باشند.
- شرکت‌های بزرگ جهان به آرامی به منافع اقتصادی برابری جنسیتی آگاهی بیشتری می یابند.
- متاسفانه بحران اقتصادی نشات گرفته از سرمایه‌داری، که در آن رشد همراه با رقابت و تلاش برای سود بیشتر است، عدم مسئولیت شرکت‌ها در سراسر جهان را نسبت به وضعیت برابری جنسیتی زنان در مقابل مردان سبب شده است.
شکل نهادینه شده تبعیض جنسیتی را میتوان در عدم تنظیم کار مردانه به تناسب نیازهای زنان نیز مشاهده کرد. در سراسر جهان، زنان مسئولیت کودکان و خانواده‌ها را بر عهده دارند، این مسوولیت‌ها در کنار ضرورت حفظ شغل و کار به زنان فشارهای بسیاری را وارد کرده و موجبات اخراج بسیاری از آنان را فراهم می آورد. یکی از بزرگترین مشکلات برای زنان شاغل عدم مراقبت کافی از کودکان است. برای زنانی که کار می کنند، دغدغه خانواده اصلی‌ ترین نگرانی است. جالب آنجاست در کشورهایی که قوانین آن بر محوریت رشد خانواده بنا شده است (مانند نروژ، دانمارک،سوئد) برابری جنسیتی به موازات اهمیت به خانواده رشد اقتصادی را منجر شده است. در مقابل کشورهایی نظیر ژاپن و کره جنوبی با رعایت برابری جنسیتی در کار بدون داشتن قوانین صیانت از ارزش های خانواده، رشد اقتصادی کمتری را برخوردار بوده اند. در این کشورها که ارزش‌های خانوادگی را تنها در سیاست‌های افزایش جمعیت خلاصه می کنند و به مسائل ناشی از فشار افزایش جمعیت بر زنان شاغل توجه نمی‌کنند رشد اقتصادی نیز پایین می آید. کمک به زنان در دستیابی به کار و ایجاد تعادل در قوانین لازمه رسیدن به برابری جنسیتی مورد نظر توسعه پایدار است. 

مطالعات بانک جهانی و سازمان ملل متحد نشان می دهد :کمک به توانمند سازی زنان و تعدیل کردن چارچوب های جنسیتی به نفع آنان می تواند راهکاری مناسب در رسیدن به تولیدی با کیفیت، اقتصادی پویاتر وکاهش فقر بوده و در نتیجه آن به رشد اقتصادی کمک نموده و جامعه ای با روان سالم‌تر تربیت نماید. 

 جامعه

با وجود اینکه پول و اقتصاد قوی برای رشد اجتماعی یک جامعه ضروری است اما اینکه پول چگونه بتواند به شکلی عادلانه میان طبقات یک جامعه توزیع شود نیز عامل مهم دیگر در رسیدن به توسعه ای همه‌جانبه است. حال اینکه در توزیع عادلانه پول زنان در چه وضعیتی قرار گیرند خود نکته مهمی است.  

 

 

 

مفهوم عادلانه بود دستمزد و تامین اجتماعی برابر، برای اقشار یک جامعه مخصوصا زنان شاغل که به دلیل مسوولیت مضاعفشان در معرض آسیب های بیشتری  می باشند، اهمیت دو چندانی دارد. در پی بحران های اقتصادی بسیاری از کشورها با اجرای سیاست های مالی سختگیرانه و در اولین اقدام به کاهش بودجه وارائه خدمات اجتماعی روی می آورند.کاهش خدمات اجتماعی مخصوصا به زنان شاغل که بار حمایت از کودکان را نیز معمولا به عهده دارند، باعث ناتوانی آنان در انجام مسولییت‌های کار و جلب رضایت کارفرمایان شده و مشکلات بعدی را فراهم می آورد. در بسیاری از اوقات در اجرای سیاست های تعدیل نیروی کار، زنان اولین قربانیان این تعدیلات شده و از کار برکنار می شوند. سیاست هایی که در دراز مدت نه تنها موجب رشد و بهبود وضعیت اقتصادی می شوند بلکه پایه های رشد فراگیر را متزلزل می  نمایند.    

   

  محیط زیست 

مطالعات نشان دهنده این مهم است که زنان در بسیاری مسائل زیست محیطی کنشگرانی فعال و دلسوز می باشند. هشتاد درصد زنان در اکثر کشورها مدیریت خانه و خانواده رابر عهده داشته و آنان بیشتر از مردان به مسائل زیست محیطی و بازیافت اهمیت می دهند. رسیدن به برابری جنسیتی در سطح کشورها و در نتیجه رسیدن زنان به عرصه های مدیریتی و تصمیم گیری های کلان مسلما تاثیری عمیق بر محیط زیستی پایدار و سالم خواهد داشت. در کشورهای توسعه یافته که برابری جنسیتی از وضعیتی بهتر برخورداراست، زنان با پی بردن به اهمیت بازارهای اقتصادی، همسو با محیط زیست توانسته اند در کارآفرینی و توانمندسازی نقشی تاثیرگذار ایفا نمایند.

توسعه پایدار و برابری جنسیتی
رسیدگی و اهتمام دولت‌ها و سازمان های غیردولتی به برابری های جنسیتی در رسیدن بشر به توسعه ای همه‌جانبه ضرری است. در صورتی که زنان قادر به انجام نقش های تصمیم گیری بیشتر در اقتصاد، جامعه و یا محیط زیست باشند انسان هزاره جدید در رسیدن به اهداف توسعه پایدار می¬تواند محکم‌تر قدم برداشته و زودتر به سرمنزل مقصود رسد.

زهرا میرابیان

کارشناس علوم سیاسی

 

منابع:
https://sustainabledevelopment.un.org/.../sustainabledevel.
http://www.unwomen.org/~/media/headquarters/attachments/sections/library/publications/2014/unwomen_surveyreport_advance_16oct.pdf

 

“ زنان و توسعه پایدار ”