مصاحبههای اختصاصی: وضعیت آزادی مذهبی در جهان
مصاحبههای اختصاصی: وضعیت آزادی مذهبی در جهان
مصاحبه اختصاصی سازمان دفاع از قربانیان خشونت با پروفسور هاینر بیلهفلد ، گزارشگر سابق سازمان ملل در امور آزادی ادیان و عقیده و استاد حقوق بشر دانشگاه ارلانگن آلمان با موضوع وضعیت آزادی مذهبی در جهان.
جهان همچنان شاهد آن است که عنصر مذهب نقشی اساسی در زندگی بشر ایفا میکند. گاردین در سال 2018 گزارش داد که 84 درصد از جمعیت جهان معتقد به یکی از ادیان از جمله مسیحیت، اسلام ، هندوییسم و و یا بوداییسم هستند. این درحالیست که تنها شانزده درصد مردم جهان، نزدیک به یک میلیارد و 200 میلیون نفر، اظهار داشتند که هیچ گونه وابستگی مذهبی ندارند. آزادی مذهب یکی از حقوق اساسی بشر در محافظت از تنوع و وجدان جوامع انسانی میباشد. این درحالیست که همزمان با اوج گیری دینداری، آزار و اذیت مذهبیون نیز به طرز چشمگیری در حال رشد است. براساس تحقیقات انجام گرفته در سال 2018، بیش از یک چهارم کشورهای جهان خصومتهای مختلف علیه مذهبیون، آزار زنان و نیز دیگر رفتارهای خصومتآمیز را تجربه کردهاند. این قبیل برخوردها در بیش از 50 کشور جهان ثبت شده است. در همین راستا اسلامهراسی در سراسر اروپا افزایش یافته و همچنین تهدید علیه هندوها نیز در 18 کشور مختلف ثبت شده است.
با توجه به توضیحات فوق، سازمان دفاع از قربانیان خشونت اقدام به مصاحبه اختصاصی با پروفسور هاینر بیلهفلد، گزارشگر سابق سازمان ملل در امور آزادی ادیان و عقیده نمود و نظر ایشان را در خصوص وضعیت آزادیهای مذهبی در جهان، اسلامهراسی و عدم تحمل مذهبی جویا شد که در ذیل بخشهایی از این گفتگو آمده است. لازم به ذکر است که پروفسور بیلهفلد در حال حاضر استاد حقوق بشر در دانشگاه ارلانگن در نورنبرگ است. وی از اوت 2010 تا نوامبر 2016 به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه آزادی ادیان و عقیده فعالیت داشت.
پروفسور بیلهفلد در خصوص این سوال که سازمان ملل متحد چه سازوکارهای عملی برای حصول اطمینان از اینکه کشورها براساس دین و مذهب تبعیض قایل نمیشوند و تبعات آن برای کشورها چیست اظهارداشت که در سالهای اخیر، ما یک بحران چندوجهی رهبری چندجانبه را تجربه کردهایم، که علاوه بر موارد مختلف، سازمان ملل و ساختارهای حقوق بشریاش را تضعیف کرده است. به عقیده وی کسانی که در حال حاضر دغدغه حقوق بشر را دارند از وضعیت فعلی رضایت ندارند چرا که نه تنها پیشرفت در این حوزه صورت نگرفته است بلکه پسرفت نیز داشتهایم. به همین خاطر ایشان بر بسیج دیگر منابع مانند جوامع مذهبی و جوامع مدنی تأکید نموده و معتقد است که آنها میتوانند نقش برجستهتری در این حوزه داشته باشند. ایشان همچنین اذعان دارند که سازمان ملل متحد تنها دولتها نیستند و به نقش دیگر بازیگران از جمله سازمانهای غیردولتی در این خصوص نیز باید توجه شود. پروفسور بیلهفلد در خصوص اسلامهراسی و تبعیض در کشورهای غربی که خود را مهد دموکراسی میدانند نیز اظهار میدارد که اسلامهراسی در اروپا یک واقعیت است و حوزههای مختلف اجتماعی از آموزش گرفته تا بازار کار و رسانه را تحت تأثیر قرار میدهد. به اعتقاد ایشان فشارهای بینالمللی میتواند به افزایش آگاهیها درباره این مشکل کمک کند.
به باور پروفسور بیلهفلد مهمترین پاسخ در مبارزه با معضل تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی باید از میان خود جوامع برآید. آفرینندگان نفرت دستجمعی، خواه اسلامهراسی باشد یا یهودیستیزی یا سایر انواع نفرت مذهبی، میخواهند خود را به عنوان اکثریت خاموش معرفی کنند. چنین بازیهایی تا زمانی که اکثریت مردم سکوت کنند، ادامه خواهد یافت. ایشان اظهار میدارند که کشور سیرالئون یک نمونهی خوب از جوامعی است که همکاریهای مذهبی در آن گستردگی بسیار دارد. علیرغم اینکه کشوری فقیر در نیمکرهی جنوبی است، سیرالئون تجربه موفقی در همکاری بین مسلمانان و مسیحیان و البته همزیستی بین گروههای مختلف مسلمانان همچون اهل سنت، شیعیان، احمدیها و سایرین دارد. وی در خصوص دلایل و ریشههای اسلامهراسی نیز اظهار میدارد که دلایل ریشهای اسلامهراسی پیچیده و متفاوت هستند. یکی از عوامل، از دست رفتن اعتماد به نهادهای عمومی به واسطه فساد ریشهای است. از بین رفتن اعتماد به نهادها زمینه را برای ایجاد تنگنظری جمعی که به طور خاص بر اقلیتها تأثیرات منفی فراوانی درپی دارد، فراهم میکند.
از سوی دیگر ایشان معتقدند که اسلامهراسی که به طور مشخص در کشورهای غربی وجود دارد، مختص جوامع اروپایی نیست. ما شکلهایی از اسلامهراسی، از جمله شیعههراسی را در کشورهای خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی دیدهایم. در یک پارادوکس به نظر میرسد که برخی از کشورهای اسلامی هم ویژگیهایی از اسلامهراسی را بروز میدهند. در پایان پروفسور بیلهفلد در خصوص مرز بین آزادی بیان و آزادی ادیان با تأکید بر اقدام موهون مجله فرانسوی شارلی هبدو اظهار میدارد که به عقیدهی من، تضادی بین آزادی ادیان و آزادی بیان وجود ندارد. هر دو از حقوق بشر هستند و هدف هر دو هم آزادی و هم قدرت بخشیدن به مردم است تا راه خود را پیدا کنند. به نظر من، کاریکاتورهای مجله شارلی هبدو بسیار عجیب و بیمعنی هستند. بهترین واکنش به آنها، نادیده گرفتنشان است. مثلاً همین که این مجله را خریداری نکنیم.
برای مطالعه متن کامل مصاحبه به زبان انگلیسی می توانید به اینجا مراجعه کنید.