مصاحبههای اختصاصی: اسلامهراسی در غرب
مصاحبههای اختصاصی: اسلامهراسی در غرب
مصاحبه اختصاصی سازمان دفاع از قربانیان خشونت با پروفسور ریموند تارس ، استاد علوم سیاسی دانشگاه تولین آمریکا با موضوع اسلامهراسی در غرب.
اگرچه فرانسه پس از جنجال قتل ساموئل پتی، معلم مدرسهای در این کشور که کاریکاتور پیامبر اسلام را در کلاس به نمایش گذارده بود، مجدداً آرامش خود را بدست آورده است، اما همچنان بحث سازگاری ارزشهای دینی با جمهوریت در این کشور از جمله مباحث داغ میباشد. در این راستا، حمایت رئیس جمهور امانوئل مکرون از چاپ مجدد کاریکاتورهای جنجالی توسط هفتهنامه طنز شارلی ابدو و نیز اظهارات ایشان در خصوص اسلامگرایی افراطی و تهدید ارزشهای سکولار فرانسه شوکی را به جهان اسلام وارد آورد و باعث عصبانیت کشورهای اسلامی شد. بگونهای که برخی از آنها خواستار تحریم کالاهای فرانسوی شدند. برخی از ناظران براین باورند که غرب سکولار به درگیری جدید تمدنها با اسلام کشیده شده است، و برخی دیگر نیز در مورد موج تازه اسلامهراسی هشدار دادهاند و معتقدند که گفتگو و تفاهم متقابل برای جلوگیری در رسیدن این تقابل به سطوح برگشتناپذیر ضروری است. از سال 2016، 26 میلیون مسلمان در اروپا ساکن هستند که تقریباً 5 درصد از جمعیت این قاره را تشکیل میدهند. پیشبینی میشود این تعداد تا سال 2050 به 76 میلیون نفر افزایش یابد؛ یعنی در آن زمان مسلمانان 30 درصد از جمعیت سوئد و 19.7 درصد از جمعیت آلمان را تشکیل خواهند داد. از سوی دیگر احساسات ضدمسلمانان در سراسر اروپا گسترش یافته و قدرت گرفتن پوپولیسم راست، که یکی از اصول آن مخالفت سخت با مهاجران است، این احساسات را تشدید کرده است. در سال 2018 ، نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو نشان داد که 42 درصد از جمعیت در 15 کشور اروپای غربی معتقدند که اسلام با فرهنگ و ارزشهای آنها ناسازگار است، در حالی که 38 درصد آنها قوانین محدود کننده مهاجرت را ترجیح میدهند.
با توجه به توضیحات فوق و اهمیت این مسئله، سازمان دفاع از قربانیان خشونت اقدام به مصاحبه با پروفسور ریموند تاراس، استاد علوم سیاسی دانشگاه تولین آمریکا نمود. وی با توجه ویژه به اروپا، در حوزه اسلامهراسی، بیگانهستیزی، چندفرهنگی و درگیریهای قومی تحقیق میکند. لذا در مصاحبه انجام شده با ایشان سعی شده است تا نظر وی را در خصوص تنشهای اخیر در فرانسه، اسلامهراسی در اروپا و نیز شکافهای موجود در روابط غرب و جهان اسلام را جویا شویم. در ذیل بخشهایی از این مصاحبه را پیشرو داریم.
با توجه به اینکه بعد از 11 سپتامبر 2001، اسلامهراسی گسترش بیشتری در غرب پیدا کرده است از پروفسور تاراس در خصوص اولویت غرب در مبارزه با اسلامهراسی سؤال شد. وی در پاسخ به این پرسش اظهار داشت که اگر امروزه به کشورهای غربی که به عربستان سعودی اسلحه میفروشند، از جمله انگلیس، کانادا، سوئد و ایالات متحده نگاه کنید، حتی نمیتوانید تصور وجود اسلامهراسی را هم داشته باشید. اما ما میدانیم که مهاجمان 11 سپتامبر از کدام کشور بودهاند. یک دهه پیش، انقلابهای رنگی اصطلاحاً دموکراسیخواه، در کشورهای ساحلی دریای مدیترانه، با تشویق دولتهای غربی سربرآوردند. اینگونه به نظر میرسید که غرب عمیقاً خواهان گسترش دموکراسی در کشورهای عربی است. اما امروز، جنگ سوریه ادامه دارد و در همین حال، جهش احساسات ضداسلامی در اروپا در حال بروز بوده است. این انقلابهای رنگی بدشگون را میتوان جنبشهای خاموشکننده دموکراسی دانست. به عقیده پروفسور تاراس تعجبی ندارد که مهاجران مسلمان اروپا توسط دولتهای خودشان، و البته دولتهایی که آنها را میپذیرند، رها شدهاند. فرآیندهای پذیرش مهاجران نارسا هستند، مدارس و مراکز آموزش زبان اندکند، شغلهای ابتدایی کمتعدادند، فقر گسترش یافته، مسکن ارزانقیمت نایاب است، قوانین مربوط به مجوز اقامت مبهمند، و نسبت به این مهاجران، تبعیض و نفرت فراوان دیده میشود.
با توجه به افزایش محبوبیت راست افراطی در اروپا و به طور خاص در انتخابات پارلمانی آن در سال 2019، از ایشان در خصوص ارتباط این مسئله با گسترش اسلامهراسی سؤال شد. وی در این خصوص اظهار میدارد که به نظر من تنها سختگیری جنبشهای راست در حوزه مهاجرت، دلیل اصلی اقدامات اسلامهراسی نمیباشد، بلکه باور دارم جنبشهای ظاهراً لیبرال نیز عاری از گرایشهای اسلام هراسی نیستند. این درحالیست که علاوه بر مسلمانان مهاجر، غیرمسلمان نیز غالباً آماج این تهدیدات قرار میگیرند. به نظر ایشان غرب سعی کرده است که در ذهنیت مردم خود نوعی محاصرهشدگی توسط گروههای خارجی را به تصویر بکشد. این مسئله باعث شده است مردم به سمت بیاعتمادی عمیق نسبت به افراد خارجی حرکت کنند. به نظر ایشان استفاده از اصطلاح پوپولیست بسیار رواج یافته است در حالی که این اصطلاح قدرت توضیحی بسیار کمی از اتفاقات دارد.
با توجه به چاپ مجدد کاریکاتورهای پیامبر و خشونتهای متعاقب آن و اظهارات آقای مکرون که نشانگر مقطعی نگران کننده در تاریخ روابط بین نژادی و بین ادیان در اروپا است، از ایشان سئوال شد که چگونه میتوان این شکافها را برطرف کرد؟ آیا این تحولات گواهی بر عدم تطابق اسلام و ارزشهای غربی است؟ وی در این خصوص میگوید که در سالهای اخیر، تلاشهای زیادی برای ساختن اسلام اروپایی انجام شده است. طارق رمضان نمونهای از این موارد است. وی میگوید باعث تعجب من است که مکرون در خصوص اسلام (اسلام سیاسی، اسلامگرایی تجزیهطلب و افراطی) همانند رئیس جمهور قبل، نیکولاسارکوزی فکر میکند. وی در ادامه میگوید که قتل ساموئل پتی، معلم فرانسوی، بلافاصله توسط شورای فرانسوی گروههای مسلمان محکوم شد. این شورا یک سازمان ملی منتخب است که به عنوان نماینده مسلمانان در گفتوگو با دولت فرانسه در قانونگذاری برای فعالیتهای اسلامی، فعالیت میکند.
پروفسور تاراس در خصوص چالشهای بین اروپا و اقلیت مسلمان و نیز رفتار دولتهای اروپایی با اقلیت مسلمان اظهار میدارد که همسان سازی فرهنگی همیشه بزرگترین خطر برای اقلیتها بوده است. به نظر ایشان سیاستهای چندفرهنگی با رویکرد ادغام اجتماعی آنها، یعنی دادن ملیت میتواند برخی از خلاءها را پرکند. اما ایشان بطور خلاصه براین باورند که برخورد اتحادیه اروپا با مهاجران، ناشیانه و ناهماهنگ است و شرایط آن از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. آوارگانی که از جنگ و آزار در کشورهای خودشان فرار میکنند، به احتمال زیاد فراموش میشوند. به اعتقاد ایشان نظرسنجیهایی که درباره رویکردهای عمومی نسبت به مسلمانان انجام میشوند، تصاویری هستند که واقعیتهای مقاطع خاص را منعکس میکنند، از جمله در زمانی که بحرانهایی رخ میدهند. تعجبی ندارد که بعد از قتل ساموئل پتی، فرانسویها میل بیشتری داشته باشند تا اسلام را ناسازگار با ارزشهای فرانسوی بخوانند. این نظرسنجیها در درازمدت قابل اتکا نیستند. گستردگی رویکردهای منفی نسبت به مسلمانان متکی به زمان و مکان، بروز بحرانها و فاکتورهای مشابه است.
برای مطالعه متن کامل به زبان انگلیسی به اینجا مراجعه نمایید.