مصاحبههای اختصاصی: فقر و حقوق بشر
مصاحبههای اختصاصی: فقر و حقوق بشر
مصاحبه اختصاصی سازمان دفاع از قربانیان خشونت با پروفسور تامس پوگ استاد فلسفه و مسایل بینالملل دانشگاه ییل با موضوع فقر و حقوق بشر.
همواره آفتهای اجتماعی گوناگونی وجود دارد که رفاه جوامع ما را از بین میبرند و مانع از به فعلیت رسیدن پتانسیلهای موجود در جامعه میگردند. با این حال، به نظر میرسد فقر، یکی از مهمترین ناملایمتیها علیه بشریت بوده و میتواند جوامع مختلف را فرا گیرد. معضل فقر بهقدری دارای اهمیت است که مبارزه و ریشهکنی آن به عنوان اولین اولویت جهانی در اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد که توسط 193 کشور در سال 2015 تصویب شد، منعکس گردیده است. سازمانهای بینالمللی خوشبین هستند که تلاشها برای از بین بردن فقر در مسیر درستی قرار دارد. آمار بانک جهانی حاکی از آن است که با تلاشهای صورت گرفته فقر شدید یا مطلق از سال 1990 به کمتر از نصف کاهش یافته است و 1.1 میلیارد نفر در سه دهه گذشته از فقر شدید خارج شدهاند. با این حال، برخی از دانشمندانِ محتاطتر، استدلال میکنند که علاوه بر تأثیرات مخرب همهگیری کرونا، شرایط اضطراری آب و هوا و افزایش بدهیها در کند کردن و حتی معکوس کردن پیشرفتهای صورت گرفته در زمینه مقابله با فقر خلل ایجاد کرده است. آنها همچنین براین باورند که کشورهای ثروتمند به اندازه کافی برای کاهش نابرابری تلاش نمیکنند و کشورهای توسعه نیافته جنوب نیز قسمت اعظم منابع خود را در راه اهداف نظامیگری مصرف میکنند. به عنوان مثال در سال 2020، هزینههای نظامی جهانی به 1.9 تریلیون دلار افزایش یافت، در حالی که کل کمکهای خارجی از سوی کشورهای پردرآمد به کشورهای فقیرتر و کم درآمد، 161 میلیارد دلار بوده است که این مبلغ هزینههایی برای کمک به کشورهای در حال توسعه برای مقابله با بحران کرونا را نیز شامل میشود.
با توجه به اینکه به طور گسترده تصور بر این است که فقر به طور ذاتی مردم را از برخورداری از طیف وسیعی از حقوق بشر محروم میکند و سازمان ملل متحد نیز فقر را هم علت و هم نتیجه نقض حقوق بشر توصیف میکند، لذا انتظار این است که ریشهکنی فقر بر بهبود وضعیت حقوق بشر اثرگذار باشد. لذا با توجه به این مهم سازمان دفاع از قربانیان خشونت اقدام به مصاحبه با پروفسور تامس پوگ نمود. تامس پوگ مدیر برنامه عدالت جهانی و استاد فلسفه و امور بین الملل لایتنر در دانشگاه ییل است. پوگ، فیلسوف برجسته آلمانی، یکی از مؤلفان دانشنامه فلسفه استنفورد است. وی چندین مطالعه دانشگاهی و کتاب در مورد مفهوم فقر و بیعدالتیهای اجتماعی و اقتصادی نیز منتشر کرده است. از جمله کتاب مشترک او در سال 2009 "فقر مطلق و عدالت جهانی: دادههای تجربی - نظریههای اخلاقی - ابتکارات" میباشد. در این گفتوگو با ارایه آمارهای دقیق و به روز، از وضعیت فقر در جهان تحلیلی روشن توسط پروفسور پوگ ارایه گردید و برخی از باورهای رایج نادرست درباره فقر جهانی نیز به چالش کشیده شد که بخشهایی از این گفتگو به صورت خلاصه در ذیل آمده است.
در ابتدای این گفتوگو با توجه به اینکه رهایی از فقر از جمله حقوق اساسی بشر است که در اسناد مختلف بینالمللی نیز بدان اشاره شده است، اما همچنان بخش قابل توجهی از مردم در جهان در فقر شدید به سر میبرند از ایشان در خصوص تعهدات دولتها برای ریشهکنی فقر و توزیع برابر ثروت سئوال شد. پروفسور پوگ در این خصوص اظهار داشت که دولتها مسئولیت دارند کشورهایشان را به گونهای ساماندهی کنند که تا جایی که از لحاظ منطقی ممکن است، حقوق بشر رعایت شود. اما در عین حال ایشان معتقدند که امروزه بسیاری از دولتها در این زمینه ناموفقند، و ترجیح میدهند منابعشان را خرج نخبگان سیاسی و اقتصادیشان کنند. با استناد به آمار بانک جهانی و کاهش مداوم فقر شدید در یک دوره 25 ساله تا سال 2020 و مشکلات جدید، از قبیل شیوع کرونا و تغییرات اقلیمی و تأثیر آن بر گسترش مجدد فقر شدید و اینکه آیا همه کشورها امکانات و منابع کافی برای مبارزه با بحرانها دارند یا خیر از ایشان سئوال شد که وی در عین حال که اعتقاد دارند به آمار ارائه شده در خصوص فقر توسط بانک جهانی اطمینان چندانی نیست، اظهار داشتند که بسیاری از کشورها آشکارا از محقق شدن حقوق بشر اجتماعی و اقتصادی در سرزمینهایشان ناتوان هستند، به ویژه در شرایط دشوار کنونی که همهگیری کرونا و تغییرات اقلیمی مشکلات آنها را مضاعف کرده است. لذا به ظن ایشان در این قبیل موارد کشورهای ثروتمند و سازمانهای وابسته به آنها باید وارد عمل شوند و بخشی از هزینهها را - آنطور که بارها تعهد کردهاند - بر عهده بگیرند. کشورهای مرفه باید تلاش کنند تا از طُرُق مختلف از جمله حذف موانع تجاری برای صادرات کشورهای فقیر، افزایش عواید مالیاتی که میتوانند از شرکتهای چندملیتی اخذ گردند، جبران مالی آلودگی هوا و فرار مغزها، و افزایش استانداردهای جهانی کار، فواید اقتصاد جهانی را برای کشورهای فقیر، عادلانهتر کنند.
به عقیده پروفسور پوگ علت فقر در جوامع روستایی، سیاستهای دولت و به طور کلی خودِ سیاست است. مردم در جوامع شهری در به صورت متراکم در نزدیکی یکدیگر زندگی میکنند و برای ابراز نارضایتیهای خود و اعمال فشار برای تغییر، به آسانی متحد میشوند. درنتیجه سیاستمداران انگیزههای قوی دارند که آنها را راضی نگه دارند و لذا در مقایسه با جمعیت روستایی و حاشیه نشین اولویت توجه سیاستمداران به جمعیت شهرنشین است. ایشان در خصوص رابطه تغییرات آب و هوایی و فقر نیز اظهار میدارند مسلم است که تغییرات آب و هوایی به تنهایی منجر به فقر نمیشود بلکه ترکیبی از تغییرات آب و هوای و نابرابری شدید اقتصادی جهانی است که فقر را تشدید میکند و منجر به فقر مطلق میشود. اگر 10 درصد فقیرترین جمعیت جهان، مثلاً بجای 0.4 درصد تنها 2 درصد از درآمد جهانی را در اختیار داشته باشند آنگاه آنها در موقعیت بسیار بهتری قرار خواهند گرفت تا خود را از تغییرات آب و هوایی و دیگر چالشها (مانند همهگیریها، بلای طبیعی، نوسانات قیمت، مشکلات شخصی و غیره) محافظت کنند. درعین حال وی معتقد است که رابطه متقابلی بین تغییرات اقلیمی و فقر وجود دارد به نوعی که تغییرات اقلیمی و آلودگی هوا، نابرابریها را تشدید میکنند. به عنوان مثال اگر آب پاکیزه و هوای تمیز فراوان باشد، افراد فقیر حداقل در این زمینهها با ثروتمندان برابر خواهند بود. به عبارت دیگر در چنین شرایطی آنها نیز میتوانند هوای پاکیزه استنشاق کنند و آب پاکیزه بنوشند.
در پایان با اشاره به کتاب ایشان در خصوص فقر جهانی و حقوق بشر که در سال 2002 منتشر شد، از عزم و اراده کشورهای ثروتمند برای ریشهکنی فقر در جهان سئوال شد. وی در این خصوص اظهار داشت که دولتهای کشورهای مرفه سهم بسیار کوچکی از منابع خود را به ریشهکن کردن فقر جهانی اختصاص میدهند. در آخرین آمایش، این رقم به 0.32 درصد میرسد. کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی مجموعاً تولید ناخالص داخلی 52 تریلیون دلاری دارند. تصور کنید با فقط 5 درصد آن چه کاری میشد انجام داد. برای مثال، ممکن بود یک درآمد جهانی حداقل 1000 دلار در سال برای هر نفر، به 2.6 میلیارد نفر از فقیرترین افراد در کره زمین اختصاص داد که فقر را در جهان محو میکرد. به علاوه افزایش هزینه برای مبارزه با فقر، ما باید ضررها را نیز کاهش دهیم، یعنی ضررهایی که از طریق سازوکارهای سازمانی فراملی نامناسب بر کشورهای در حال توسعه در جنوب تحمیل میکنیم. از جمله این موارد میتوان به نظام مالکیت فکری جهانیشده، نظام مالیات و مالی بینالمللی، موانع نامتقارن تجاری، انتشار گازهای گلخانهای بدون جبران مالی و عدم وجود استانداردهای کار اشاره کرد.
برای مطالعه متن کامل مصاحبه به زبان انگلیسی به اینجا مراجعه نمایید.