مصاحبههای اختصاصی: تغییرات آب و هوایی و مسئله کشورها و جوامع فقیر
مصاحبههای اختصاصی: تغییرات آب و هوایی و مسئله...
مصاحبه اختصاصی سازمان دفاع از قربانیان خشونت با پروفسور استیون گاردینر، استاد فلسفه و جنبههای انسانی محیطزیست در دانشگاه واشینگتن با موضوع تغییرات آب و هوایی و مسئله کشورها و جوامع فقیر
رویدادهای شدید آب و هوایی که هر روز به شکل طوفان، خشکسالی، سیل، آتشسوزی جنگلها و موج گرما رخ میدهند، بیرحمانهترین جنبه تغییرات آب و هوایی را نشان میدهد. اگرچه رهبران جهان همچنان در بیانیههای خود به اقدامات اقلیمی به عنوان یک فوریت اشاره میکنند، اما به نظر میرسد جامعه بینالمللی تا رسیدن به اهداف غائی خود برای مهار موج گرمایش جهانی فاصله زیادی دارد و در نتیجه، محرومترین جوامع از این مشکل رنج بیشتری را متحمل میشوند. شواهد علمی حاکی از آن است که تغییرات اقلیمی نابرابری های اجتماعی- اقتصادی را چند برابر کرده و شکافهای توسعه را بیشتر میکند. به همین دلیل است که توصیه شده گامهایی برای حذف تدریجی استفاده از سوختهای فسیلی و افزایش سرمایهگذاری در انرژیهای پاک برداشته شده تا فقر نیز به تبعه آن کاهش یافته، بحرانهای بهداشتی کمتر شده و جوامع به سازگاری بیشتر با محیط زیست نائل آیند.
بانک جهانی پیشبینی کرده است که تا سال 2030، تغییرات اقلیمی میتواند بیش از 132 میلیون نفر را به فقر شدید بکشاند و بدون اقدامات سازگار کافی، بازده کشاورزی نیز میتواند تا سال 2050 تا 30 درصد کاهش یابد، که این مسئله حاکی از یک بحران عظیم در عرضه جهانی غذا است. آفریقا، قارهای که 70 درصد مردم آن برای امرار معاش به کشاورزی متکی هستند، تنها 4 درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهانی را به خود اختصاص میدهد و این درحالیست که 20 کشور ثروتمند جهان نزدیک به 80 درصد از گازهای گلخانهای منتشر شده در جو را تولید میکنند.
با توجه به توضیحات فوق، سازمان دفاع از قربانیان خشونت اقدام به مصاحبه با پروفسور استیون گاردینر، استاد فلسفه و جنبههای انسانی محیط زیست در دانشگاه واشینگتن نمود و نظر ایشان را در این خصوص جویا شد. پروفسور گاردینر، تحقیقات گوناگونی در حوزه تغییرات اقلیمی داشته و مشکلات زیست محیطی جهانی و پیامدهای حقوق بشری آن را مورد بررسی قرار داده است. آخرین کتاب او «اخلاق "مهندسی جغرافیایی" اقلیم جهانی: عدالت، مشروعیت و حکومت» است که در سال 2020 منتشر شد. در ذیل مهمترین محورهای گفتگوی اختصاصی سازمان دفاع از قربانیان خشونت با ایشان ارائه میشود.
با توجه به حیطه تسلط پروفسور گاردینر، در ابتدا از ایشان در خصوص ملاحظات اخلاقی تغییرات آب و هوایی، اولویت مسائل کنونی و نادیده گرفته شدن نیاز نسلهای آتی سئوال شد. وی در این خصوص اظهار داشت، بدیهی است که افراد نباید در موقعیتی قرار گیرند که مجبور شوند بین وارد کردن آسیبهای شدید به آینده یا وارد کردن آسیبهای مشابه به خود یکی را انتخاب کنند. این مسئله سناریویی غمانگیز است که جهان به طور کلی دلایل اخلاقی قوی برای اجتناب از آن دارد. در واقع، من استدلال کردهام که تحمیل آن به دیگران خود یک بیعدالتی جدی است. بعلاوه بسیاری از کشورهای در چنین سناریویی گرفتار نیستند که مجبور شوند بین نیازهای فوری و نیازهای نسل آینده یکی را انتخاب کنند. حتی بسیاری از ثروتمندانی که در کشورهای فقیر زندگی می کنند نیز در چنین وضعیتی نیستند. علاوه بر این، جوامعی که واقعاً در محدودیت شدید قرار دارند، احتمالاً در حال حاضر سهم بسیار کمی در تغییرات آب و هوایی دارند.
برای مثال تصور کنید که نسل ما با یک مسئله بین نسلی متفاوت روبرو شده که در آن منابع غذایی عادی با آفتکشهایی که اثرات بین نسلی دارند آلوده شده است. به طور خاص، آفتکشها باعث ایجاد تغییر شکلهای شدید و دردناک فزایندهای در سه نسل در آینده و سپس برای ده نسل دیگر، به نسبت مستقیم با میزان مصرف ما شده است. لذا در این صورت چه چیزی میتواند ادامه استفاده ما از آفتکش را توجیه کند؟ احتمالاً ناراحتیهای جزئی یا از دست دادن وسایل تجملی مختلف نیست. اگر توقف به معنای واقعی کلمه باعث گرسنگی ما یا فروپاشی جوامع ما شود، ممکن است این کار انجام شود. با این حال، حتی در آن صورت نیز هرگونه حق دفاع از خود با محدودیتهای شدیدی همراه خواهد بود. درست مانند هر حق دفاع مشروع دیگری، این حق (حق دفاع مشروع) برای همه یا برای همیشه قابل استناد نیست. جوامع امروزی ما نباید بگویند که محافظت کردن از آینده بسیار دشوار است و به روند فعلی استفاده از منابع و تولید آلایندهها ادامه دهند. این رویکرد، خودپسندانه خواهد بود و نگرانیهایی را در ارتباط با فساد اخلاقی در جوامع ما بهوجود میآورد.
در بحث دیگری در خصوص شکاف حاکمیتی در واکنش به گرمایش جهانی و ساختارهای کنونی، از جمله توافقنامه پاریس، ایشان اظهار داشتند که چارچوبهای فعلی، مانند مذاکرات متعارف بین دولتهای ملی و کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد فرآیند تغییرات آب و هوایی، از نظر ماهوی ناکافی نشان دادهاند. انتشار جهانی گازهای گلخانهای از اوایل دهه 1990 که مذاکرات آغاز شد، افزایش یافته است. حتی در حال حاضر، زمانی که اجماع علمی بر این است که تا پایان دهه به کاهش حدود 50 درصدی نیاز داریم، انتشار گازهای گلخانهای در سطح جهان همچنان به رشد خود ادامه میدهد. وی ادامه میدهد: «من فکر میکنم بخشی از مشکل این است که شکاف حاکمیتی وجود دارد. بسیاری از مردم نگران آینده هستند. در حالی که مؤسسات ما بر نگرانیهای بسیار کوتاهمدت و غالباً اقتصادی متمرکز هستند. آنها برای محافظت درازمدت در برابر تهدیدهای شدید جهانی مانند تغییرات آب و هوایی طراحی نشدهاند.» وی در خصوص رفع این شکاف حاکمیتی پیشنهاد میکند که «ما به یک قانون اساسی جهانی با تمرکز بر آینده نیاز داریم، که در حقیقت به عنوان یک نهاد مشهورتی وظیفه آن نمایندگی بشریت در روابط اولیه، سیاسی و اخلاقی آن است. وظیفه آن ارائه توصیههای نهادی برای محافظت در برابر ظلم معاصر، توجه ویژه آن به مسائل در مقیاس جهانی و در دراز مدت خواهد بود. در انجام این کار، ممکن است ایجاد مؤسسات جدید، اصلاح مؤسسات موجود یا، به احتمال زیاد، هر دو را پیشنهاد کند.»
ایشان در خصوص تغییرات اقلیمی و مسئله حقوق بشر نیز اظهار میدارند که: «من با این ادعا که تغییرات اقلیمی باید به عنوان یک مسئله حقوق بشری مورد توجه قرار بگیرد، همسو هستم. متأسفانه تفکر رایج درباره حقوق بشر با یک تهدید جهانی، بین نسلی و محیط زیستی همچون تغییرات اقلیمی سازگار نیست. قوانین و نهادهای حقوق بشری بسیار گذشتهنگر هستند و مرتبط به بررسی بیعدالتیهایی میشوند که قبلاً اتفاق افتادهاند در حالی که بخش عمده تأثیرات تغییرات اقلیمی در آینده رخ میدهند و باید از آنها پیشگیری شود.»
وی معتقد است که خطری وجود دارد که جمعیتهای ثروتمند، بار فعالیتهای خود همچون هزینههای اقتصادی و ضررهای فیزیکی را به جوامع فقیرتر منتقل کنند. یکی از شواهد رخ دادن این اتفاق، توافقنامه پاریس است که تحلیلگران میگویند بیشتر به نفع کشورهای توسعه یافته است و نسبت به آفریقا که احتمالاً آسیبپذیرترین قاره محسوب میشود، ناعادلانهتر است.
پروفسور گاردینر همچنین معتقد است شرکتها و موسسات مرتبط با سوختهای فسیلی، که نفوذ زیادی هم بر نهادهای موجود دارند، مشخصاً باید مورد سرزنش قرار گیرند. در عین حال، نباید این موضوع را از یاد ببریم که نظام فعلی بینالملل نارساییهای بسیاری دارد که اگر بخواهیم از آینده حفاظت کنیم، باید تغییر یابد. تهدیداتی همچون تغییرات اقلیمی، سیستم را به شکل بنیادین به چالش میکشد.
برای مطالعه متن کامل به زبان انگلیسی به اینجا مراجعه نمایید.