مصاحبههای اختصاصی: وضعیت حقوق بشر در غزه و ابزارهای بینالمللی پیرامون این موضوع
مصاحبههای اختصاصی: وضعیت حقوق بشر در غزه و...
مصاحبه اختصاصی سازمان دفاع از قربانیان خشونت با رَنا مصطفی، استاد حقوق بینالملل دانشگاه اسکندریه مصر با موضوع وضعیت حقوق بشر در غزه و ابزارهای بینالمللی پیرامون این موضوع.
سازمان دفاع از قربانیان خشونت، در تاریخ 7 شهریورماه 1403، مصاحبهای اختصاصی با رنا مصطفی، استاد حقوق بینالملل دانشگاه اسکندریه مصر و از کارشناسان کمیته حمایت از افراد مبتلا به ایدز طراحی و اجرا نمود. این مصاحبه پیرامون ابعاد مختلف حقوقی تحولات بینالمللی در غزه صورت گرفته است. خلاصهای از این مصاحبه که متن آن توسط سازمان دفاع از قربانیان خشونت، تلخیص و ویرایش شده است، به شرح ذیل است:
سوال: با توجه به جنایات بینالمللی از جمله نسلکشی در غزه، وضعیت را چگونه می بینید، و همچنین آستانه نسلکشی چیست؟
پاسخ: در نسلکشی باید ثابت کنید که عامل جنایت "قصد" نابودی مردم را داشته، و برخی محققان معتقدند که با ادعای ارتش اسرائیل، مبنی بر اینکه هدف از این حملات نابودی حماس بوده، اثبات نیت نسل کشی دشوار است. من مقالهای در این مورد نوشته ام که در سایت Ejiltalk منتشر شده است.
سوال: به نظر شما حکم نهایی دیوان بینالمللی دادگستری چه خواهد بود؟
پاسخ: واقعاً فکر نمیکنم اکنون بتوانم پیشبینی کنم، بستگی به این دارد که چگونه آفریقای جنوبی و سایر کشورها بتوانند وجود "قصد نسل کشی" را در دادگاه اثبات کنند. شخصا معتقدم که در غزه نسلکشی رخ داده است.
سوال: خانم فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در موضوع اراضی اشغالی فلسطین، گزارشی را با عنوان "آناتومی نسلکشی" اجلاس 55 شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کرده است، درباره آن چه نظری دارید؟
پاسخ: گزارشی بسیار مفید بود، استدلالی مقابل ادعای ارتش اسرائیل مبنی بر هدف قرار دادن حماس ارائه و خلاف این ادعا را اثبات کرد. این گزارش مدرک مهمی در اختیار دیوان بینالمللی دادگستری قرار میدهد.
سوال: افکار عمومی جهان انتظار دارد که نهادهای سازمانملل در غزه گامهای موثری بردارند، ابزارهای حقوقی بالقوهای که حقوق بین الملل در این زمینه می¬تواند از آنها بهرهگیرد کدامند؟
پاسخ: میخواهم حتیالامکان خوشبین باشم، اما سازمان ملل تاکنون نتوانسته مانع نسلکشی غزه شود، دولتهای غربی گزارشهای آنراوا (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) و گزارشگران ویژه سازمان ملل را کاملا نادیده گرفته یا رد کردهاند. گزارشگر ویژه سازمان ملل در حوزه اراضی اشغالی فلسطین در ارائه شواهدی برای رد ادعاهای طرف اسرائیلی کار بزرگی انجام داده و با وجود ابزارهای محدودی که در اختیار دارد گامهای ارزشمندی برداشته است. مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه های زیادی در محکومیت اتفاقات غزه صادر کرده، اما قطعنامهها تاثیر آنی نداشته و برای به اجرا درآمدن آنها اراده سیاسی قوی وجود ندارد. شورای امنیت که میتواند تصمیمات الزام آور اتخاذ کند، قطعنامهای با ادبیات مبهم صادر کرده تفسیر آن به کشورهای غربی واگذار کرده تا الزام آور بودن آن را رد کنند و در نهایت نیز این قطعنامه به اجرا در نیامده است. ارگانهای سازمان ملل میتوانند ابزارهای حقوقی ارائه کنند که بعداً برای پاسخگو نمودن مجرمان بهکار رود، اما فکر میکنم سازمان ملل تاکنون، در اتخاذ اقدام مؤثر و سریع برای غزه، شکست خورده است.
سوال: شورای حقوقبشر سازمانملل برای رسیدگی به وضعیت فلسطین دو سازکار دارد: یکی گزارشگر ویژه فلسطین و دیگری کمیسیون تحقیق سرزمین¬های اشغالی فلسطین؛ نظر شما در مورد اثربخشی آنها چیست؟ به عنوان مثال، آیا میتوان از یافتههای آنها در پروندههای دیوانکیفری بینالمللی (ICC) بهرهگرفت؟
پاسخ: در مورد اینکه چگونه دیوان کیفری بینالمللی میتواند مدارک کمیسیونهای تحقیق را دریافت کند، تحقیقاتی انجام شده است، اما فکر میکنم که دیوان دادگستری بینالمللی میتواند از شواهد این کمیسیونها بهره ببرد. آخرین نظر مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری ، در مورد اشغال درازمدت فلسطین، به دادههای سازمانملل بسیار متکی بوده و از تمام اطلاعات دبیرکل و کمیسیون تحقیق فلسطین بهره گرفته است. این سازکارها شواهد واقعا معتبری ارائه می دهند که دیوان دادگستری از آن بهره گرفته و فکر نمیکنم برای استفاده آنها در دریوان کیفری هیچ نوع منع قانونی وجود داشته باشد، به ویژه زمانی که دیوان کیفری بین-المللی از دسترسی به غزه منع شده است. فکر میکنم دیوان کیفری باید شواهد گزارشهای کمیسیون تحقیق و گزارشگر ویژه را بهکار گیرد.
سوال: یافتههای اصلی نظر مشورتی اخیر دیوان دادگستری چیست و چگونه میتواند اصول حقوق بین الملل را ارتقا دهد؟ چگونه در مقایسه با نظر مشورتی پیشین، مصوب سال 2004، در مورد "ساخت دیوار حائل" ارتقایی داشته است؟
پاسخ: سعی میکنم بدبین نباشم، اخیرا، وقتی نظریه مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری صادر شد، مورد تجلیل قرار گرفت و باید از آن تجلیل شود، اما آیا قرار است این نظریه به اجرا درآید؟ نظریه مشورتی دیوان که در سال 2004 ارائه شد نه مورد توجه اسرائیل واقع شد و نه دولتهای غربی به آن وقعی نهادند؛ از این رو، نسبت به پیامدهای حقوقی نظریه مشورتی اخیر بدبین هستم. اما اینجا نقش جامعه مدنی مطرح میشود که باید از ابزارهای خود برای وادار کردن دولتها به توصیه اسرائیل برای تبعیت از نظریه مشورتی بهره گیرند. یکی از یافتههای اصلی این نظریه مشورتی، تعهد دولتهای ثالث بود که آنها را برای پایان دادن به اشغال غیرقانونی فلسطین توسط اسرائیل ملزم به همکاری دانست. بخشهایی از نظر مشورتی اخیر دیوان مورد بحث و مناقشه دانشگاهیان است. از استدلال دیوان در مورد اشغال دراز مدت متاسفم که فضای زیادی را برای بحث باقی گذاشته و قدرت جامعه مدنی را در اعمال فشار بر دولت ها برای سوق دادن اسرائیل به سمت تبعیت از نظر دیوان تضعیف میکند. نفوذ جامعه مدنی بر دولتها و ارگانهای سازمان مللمتحد مانند دیوان بینالمللی دادگستری فرصت خوبی است، اما در مورد فلسطین، نگران کننده است که این نفوذ به حمایت میدانی برای مردم فلسطین تبدیل نشده است. در نهایت، معتقدم که باید به حقوق بینالملل پایبند باشیم و در جهت بهبود اجرای آن تلاش کنیم.