مدارا؛ راه‌حل خشکاندن ریشه تروریسم

کد خبر : #1706
تاریخ انتشار : دوشنبه, 23 آذر 1394 15:58
تعداد بازدید کننده : 586
چاپ ارسال به دوستان
شما این مطلب را ارسال خواهید کرد:
مدارا؛ راه‌حل خشکاندن ریشه تروریسم
  • Reload بازآوری
بزرگ یا کوچک بودن حروف اهمیت ندارد
ارسال
مشاهده و مطالعه اتفاقات ۱۵سال اخیر در جهان نشان می‌دهد که برخورد فیزیکی با گروه‌های تروریستی به‌تنهایی نمی‌تواند به نابودی تروریسم در جهان بینجامد و برای رسیدن به این هدف باید به‌طور جدی با تفکرات متعصبانه و اندیشه‌های افراط‌گرایانه مقابله کرد.

در سپتامبر 2001، گروهی تروریستی که از سوی القاعده مدیریت و هدایت می‌شد، حمله‌هایی را علیه غیرنظامیان در خاک آمریکا برنامه‌ریزی و اجرا کرد. در آن زمان نومحافظه‌کاران آمریکا و شخص جورج بوش به‌عنوان رئیس‌جمهور این کشور معتقد بودند که باید با تروریسم به‌صورت جدی مبارزه کرد.

آنها در سال 2002، یک استراتژی تحت عنوان استراتژی امنیت ملی آمریکا تدوین کردند که در آن بحث حمله‌های پیش‌دستانه را به‌عنوان یک دستور کار جدید مورد پذیرش قرار دادند و با استفاده از همین استراتژی به افغانستان و عراق حمله کردند. اما بعد از آنکه القاعده فعالیت‌هایش را همچنان ادامه داد و در لندن و دیگر نقاط جهان دست به عملیات تروریستی زد، آمریکایی‌ها ادعا کردند که باید شخص بن‌لادن را از بین ببرند و همین کار را هم کردند. اما سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا به‌رغم تمام هزینه‌هایی که کشورهای غربی طی این سال‌ها کرده‌اند، موفق شده‌اند ریشه‌های تروریسم را بخشکانند؟ آیا فعالیت‌های تروریستی در جهان به پایان رسیده است؟ پاسخ منفی است. اگر گروه تروریستی القاعده حذف شد - که حذف هم نشده - گروه‌های دیگری جایگزینش شده که یکی از آنها داعش است.

ادعای کشورهای غربی این است که قصد مبارزه با داعش را دارند و به‌دنبال حذف فیزیکی این گروه هستند. به‌طور حتم باید با چنین گروه‌هایی برخورد فیزیکی کرد، اما تجربه حذف فیزیکی القاعده - که هنوز هم به سرانجام نرسیده - نشان داده که اینگونه اقدامات لازم است اما کافی نیست. درباره داعش هم، برخورد فیزیکی لازم است اما کافی نیست. واقعیت این است که برای مبارزه با تروریسم داعشی یا هر نوع تروریسم دیگری، باید ریشه‌های فکری آن را خشکاند.

ریشه‌های فکری القاعده و داعش در تفکرات و اندیشه‌های محمد ابن عبدالوهاب، بنیانگذار وهابیت و پیش از او ابن‌تیمیه است. این تفکرات، تفکراتی است که افراط‌گرایی را تولید می‌کند. راه مبارزه با چنین تفکری از منظر اسلام، تقویت و ترویج مدارا و همزیستی است. اگر مدارا و همزیستی وجود داشته باشد، افراد فریب تفکرات محمد ابن عبدالوهاب و ابن‌تیمیه را نمی‌خوردند. افرادی که به دامن گروه‌های افراطی افتاده‌اند، اگر به اسلام حقیقی که ‌دین رحمت و مهربانی است، اعتقاد داشتند هیچ‌گاه به افراط‌گرایی بها نمی‌دانند. این موضوع به شکل گسترده مورد غفلت قرار گرفته است.

عامل اصلی این غفلت آن است که دولت‌های خاورمیانه نه‌تنها از تفکر مبتنی بر مهربانی و رحمت دین اسلام حمایت نمی‌کنند، بلکه به حمایت از مدارس وهابی و ابن‌تیمیه‌ای که مروج افراط‌گرایی هستند، می‌پردازند. دولت‌هایی مثل دولت عربستان سعودی، قطر، امارات، کویت و بحرین از مدارس دینی افراطی و مفتی‌های آنها حمایت کرده و می‌کنند. آنها در این مسیر، سرمایه‌گذاری کرده‌اند و اینگونه تفکرات را به‌اصطلاح زیر پر و بال خود گرفته‌اند. دلایل متعددی برای چنین رویکردی وجود دارد؛ برخی عقیدتی است، چرا که آنها خود از جنس همان تفکرات هستند و برخی هم سیاسی. در چنین شرایطی، دولت‌های مدعی مقابله با تروریسم یا همان دولت‌های غربی، از دولت‌هایی در خاورمیانه حمایت می‌کنند که پشتیبان وهابیت و افراط‌گرایی هستند. تا زمانی که دولت‌های غربی با رهبران اقتدارگرا و رهبران حامی افراط‌گرایی هم‌پیاله هستند، با مشکل تروریسم و گروه‌های تروریستی چون داعش مواجه خواهیم بود. بنابراین، بحران در منطقه ادامه خواهد داشت و آتش آن دامن کشورهای غربی را هم خواهد گرفت.

این کشورها تنها به‌دنبال پاک‌کردن صورت مسئله هستند؛ این تفکر غلط است، چرا‌که باید اندیشه افراط‌گرایی را از ریشه پاک کرد. این موضوع چگونه ممکن می‌شود؟ باید مدارس مروج افراطی‌گرایی را بی‌اعتبار کرد. این مدارس چگونه بی‌اعتبار می‌شوند؟ باید در جهت ترویج فرهنگ مدارا اقدام کرد. چه‌کسی می‌تواند ‌چنین اقدامی را دنبال کند؟ رهبران دولت‌های منطقه خاورمیانه. مردم این کشورها قدرت ایجاد تغییر را ندارند، چراکه برخی از آنها با حکومت‌های اقتدارگرایی مواجه هستند که تصمیم‌گیران اصلی‌اند. رهبران کشورهای اقتدارگرای خاورمیانه تنها درصورتی در این راستا گام برمی‌دارند که از سوی غرب تحت فشار قرار گیرند. در این شرایط، مشکل این است که غرب نه‌تنها به این رهبران فشار نمی‌آورد بلکه آنها را دوستان و متحدان خود می‌داند.

فرهنگ موجود در کشورهای اقتدارگرای منطقه خاورمیانه بستر مناسبی جهت رشد افراط‌گرایی است که نتیجه‌ای جز صدور تروریسم و عقاید تروریستی ندارد. کشورهای غربی در این رابطه باید تجدید نظر جدی کرده و این کشورها را برای خشکاندن ریشه اعتقادات افراطی و در مقابل ترویج مدارا، صلح و دوستی آنگونه که در اسلام بر آن تأکید شده، تحت فشار قرار دهند. ایران طی سال‌های اخیر 2 پیشنهاد مطرح کرده که هر دو پیشنهادهایی دقیق بوده‌اند.

پیشنهاد اول در قالب ایده گفت‌وگوی تمدن‌ها و پیشنهاد دوم در قالب ایده جهان علیه خشونت و افراطی‌گری مطرح شد. هر دوی این پیشنهادها به‌صورت قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید‌ اما هیچ‌گاه به‌صورت جدی دنبال نشد‌. اگر پیشنهادهای ایران جدی گرفته می‌شد، به‌طور حتم وضعیت امروز نظام بین‌الملل وضعیتی متفاوت بود.

همشهری آنلاین

دکتر مهدی ذاکریان؛ استاد حقوق بشر دانشگاه پنسیلوانیا

“ مدارا؛ راه‌حل خشکاندن ریشه تروریسم ”