زنان 33درصد آسیبدیدگان کار
زنان 33درصد آسیبدیدگان کار
روزنامه آرمان: وضعیت اشتغال زنان در ایران تاملبرانگیز و تاسفآور است. با توجه به شرایط موجود فقط 12 درصد زنان تحصیلکرده جامعه توانستهاند به شغل مناسب و مطابق با قابلیتهای خود دست یابند. نخستین معضل زنان در جامعه ما دستیابی به شغل مناسب و متناسب با جایگاهشان در بازار کار است. اگر این امر در گروههای تحصیلی متعدد مورد بررسی قرار گیرد باید به این امر تاکید داشت که وضعیت زنان تحصیلکرده در جامعه ما چندان مطلوب نیست. اغلب کم و کاستیها در اشتغال زنان در قالب عدم دسترسی به شغل مناسب و وجود تبعیضهاست.
نگاههای جنسیتی در جامعه حاکم است
انواع رفتارهای تبعیضآمیز در محیطهای شغلی را میتوان در قالب عدم دستیابی به دستمزد مناسب، عدم تناسب در ساعات کاری و کسب جایگاه مساوی در شرایط مساوی برشمرد. گرچه زن و مرد هر دو از شرایط مساوی در جامعه برخوردار هستند، اما به دلیل فضای موجود و بینش جنسیتی نسبت به زنان، آنها به شغلی متناسب با تخصص خود دست نمییابند. در اغلب مشاغل، زنان از دستیابی به جایگاههای متناسب با تحصیلات و قابلیتهای خود بازمیمانند. قبل از کسب جایگاه مساوی در فعالیتهای زنان و مردان در جامعه باید نگاههای سنگین نسبت به فعالیت زنان در جامعه تصحیح شود. برای مثال در جامعه ما کم نیستند زنان تحصیلکردهای که به درخواست همسر خود از کار منع شدهاند؛ این امر یک اقدام فردی و جزئی در جامعه محسوب میشود، اما با ارزیابی کلان جامعه و عملکردهای مسئولان در این زمینه به طرق مختلف میتوان به نگاه جنسیتی در انتخابها اذعان داشت. در این زمینه از نمایندههای زن در مجلس انتظار میرود برای دستیابی زنان به شغلها و جایگاه مطلوب اقدام اساسی انجام دهند، اما بازخورد فعالیت زنان در مجلس تاکنون بعضا در حد ترویج زنان به برگشت به خانه و خانهداری بوده است. بنابراین اگر نگاه مسئولان به جمعیت زنان در حوزه دسترسی به مشاغل اینچنین باشد به همان نسبت برنامهریزی و سیاستگذاریهای کلان نیز به سمت ایجاد موانع بر سر راه زنان برای دستیابی به شغل منتهی میشود. این طرز تفکر نه تنها تسهیلگر و در پی توجه به ظرفیتهای جامعه نیست، بلکه بیشتر به دنبال بیتوجهی به نیازها و قابلیتهای زنان است. برای مثال حتی در برخی از مراتب تحصیلی نیز نگاههای جنسیتی حاکم است و در این مقوله حتی زنان اجازه تحصیل در برخی رشتهها را ندارند. بنابر این موانع در جامعه ایران برای اشتغال زنان در قالب دیدگاههای سختگیرانه و اشتباه آغاز شده و به ظرفیتهای بالای جامعه نیز تسری پیدا کرده است.
زنان جورکش اقتصاد خانواده
مساله بیکاری در جامعه ایران یک مشکل اساسی است. این امر همه افراد را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است. زنان در بیکاری سهم قابل توجهی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص دادهاند. این امر به عنوان یک واقعیت اجتماعی در ابعاد مختلف جامعه ظهور کرده است و در قوانین ایران و توصیههای رسمی مبنی بر افزایش پذیرش مردان به عنوان سرپرست و مدیر خانواده نیز بر آن تاکید شده است. این در حالی است که امروزه واقعیتهای اجتماعی در قالب نیازها و تنگناهای معیشتی بروز کرده و باعث شده مردان و زنان جامعه، قواعد دیگری برای بقا و گذران زندگی خود تنظیم کنند. این امر باعث شده حتی در خانوادههای سنتی نیز زنان مسئولیت نانآوری را عهدهدار باشند و زن و مرد همدوش هم کار کنند. حال با این تفاسیر این سوال مطرح است که چرا امروز در جامعه ما تعداد زنان سرپرست خانوار افزایش یافته است و کمکرسانی رسمی در کمیته امداد یا سازمان بهزیستی چند درصد از نیازهای مددجو را پاسخگو است؟ بنابراین زنان با شرایط مختلف از جمله زنان سرپرست خانوار، زنان بدسرپرست و... وارد بازار کار ایران میشوند. در این شرایط بازار کار به دلیل اینکه متناسب با نگاه جامعه و مسئولان جامعه نیست نمیتواند جایگاه مناسبی برای فعالیت زنان باشد. یکی از مواردی که میتوان به آن اشاره کرد پدیده دستفروشی زنان در معابر عمومی است. برای مثال هماکنون در بین زنان دستفروش مترو افراد در سنین کودکی تا سالمندی یافت میشوند. اغلب این زنان به دلیل کمک به وضعیت معیشتی خانوادههای خود در این شغل به فعالیت میپردازند. امروزه خیلی از واقعیتهای اجتماعی زنان را به سمت فعالیتهای مختلف سوق داده است. اما به دلیل اینکه در این عرصهها راه چارهای اندیشیده نمیشود هر روز بر تعداد دستفروشان و دیگر مشاغل کاذب در جامعه افزوده میشود. این در حالی است که اگر در این زمینه کسب و کارهای کوچک شکل بگیرد به نسبت زنان میتوانند موفقتر به فعالیت بپردازند. متاسفانه در جامعه ما به جای توجه به مسائل اقشار مختلف در جامعه بیشتر به رفتارهای مقابلهای مبادرت میشود.
نیمی از جمعیت جامعه را دریابید
با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت هر جامعهای را تشکیل دادهاند باید مسئولان برای این اشتغال و نیازهای این افراد در جامعه به چارهاندیشی بپردازند. عدم استفاده از تخصص و کارایی زنان در جامعه نشاندهنده دیدگاه مبتنی بر دگماتیسم است و این نوع طرز تفکر هیچگونه نفعی برای جامعه به دنبال ندارد. فعالیت زنان باید مطابق با نیاز جامعه و خانوارها برنامهریزی و مورد استفاده قرار بگیرد. مهمترین اقدام برای دستیابی شغل مناسب برای زنان راهاندازی کسب و کارهای کوچک و توجه به کارآفرینی است. این امر میتواند در جامعه ما با توجه به جوان بودن جمعیت، نیاز جامعه، کسب درآمد و رفع تنگناهای معیشتی خانوادهها بهترین اقدام تلقی شود. زنان در این قضیه میتوانند مطابق شان خود به فعالیت بپردازند. در ضمن به دلیل نگاههای سنتی در کشور نباید زنان را از دستیابی به درآمد منع کرد، این در حالی است که هنوز مردان در جامعه ما نگران کسب درآمد مستقل زنان هستند. آنها با این دیدگاه سنتی بر این باورند که زنان مستقل کمتر حرف شنو هستند.
ثریا عزیز پناه، پژوهشگر مسایل اجتماعی