اشتباه انسانی یا جنایت جنگی
اشتباه انسانی یا جنایت جنگی
در جریان بمباران بیمارستان پزشکان بدون مرز «قندوز» ده ها نفر کشته و مجروح شدند که در بین آنها کودکان و کارکنان و پزشکان نیز دیده می شدند. با این حال این فرمانده امریکایی اعتراف کرده است که تعدادی از نظامیان امریکایی به قوانین درگیریها احترام نگذاشتهاند و تنبیه شدهاند.
هرچند چگونگی و کیفیت تحقیقات پنتاگون روشن نیست و توضیحی درباره آن داده نشده است، ولی روشن است که برای خیریه بینالمللی پزشکان بدون مرز قابل قبول نخواهد بود. زیرا که مدیرکل پزشکان بدون مرز در همان زمان خواستار تحقیقات مستقل از وزارت دفاع امریکا شده بود و اکنون بهطور طبیعی نمیتواند اظهارات مقامهای نظامی امریکا را قانع کننده ارزیابی کند. بویژه از این نظر که موقعیت بیمارستان قبل از بمباران بوسیله جنگندههای امریکایی به همه طرفهای جنگ گزارش شده بود و در زمان حمله هیچ فرد مسلحی در آن وجود نداشته است. علاوه براین بیمارستان بهطور مکرر مورد حمله قرار گرفت که این خود اشتباهی بودن حمله را بهصورت جدی زیر سؤال میبرد. بنابراین مادامی که تحقیقات مستقل بوسیله سازمانهای بیطرف صورت نگیرد، تحقیقات پنتاگون جانبدارانه تلقی خواهد شد و نه تنها برای پزشکان بدون مرز غیر قابل قبول باقی خواهد ماند، بلکه جوابی قانع کننده به افکار عمومی نیز نخواهد داد که در هر حال حمله به بیمارستان قندوز را نوعی جنایت جنگی میدانند.
با توجه به تفاوت نگاه امریکا و پزشکان بدون مرز و افکارعمومی اکنون پرسش این است که چرا امریکا موضوعی به این مهمی را در سطح نازل درون سازمانی ارتش مطرح میکند؟ و به پیامدهای خطرناک آن بیتوجهی کرده است. ظن غالب در این خصوص آن است که برای خود مقامات نظامی امریکا در تحقیقات روشن شده است که چه اتفاقی افتاده است که به بمباران بیمارستان قندوز منتهی شده است. اما اعتراف صریح به آنچه اتفاق افتاده است برای پنتاگون ساده نیست، چنین اعترافی اعتبارش را بشدت مخدوش میکند و میتواند از تکرار عملیات مشابه جلوگیری کند و این در حالی است که نظامیان امریکایی که در خارج از کشور مأموریتهای جنگی دارند از بسیاری از قواعد و قوانین نظامی در عمل معاف هستند و اگر جرمی مرتکب شوند در سطح جرایم در داخل امریکا با آنها برخورد نمیشود. این دوگانگی در سیاست پنتاگون بارها تجربه شده است. حوادثی نظیر زندان ابوغریب در عراق و بگرام در افغانستان مؤید چنین برداشتی است. از این رو از قبل انتظار میرفته است که پنتاگون موضوع ارتکاب جنایت جنگی در روند تحقیقات خود را کنار بگذارد و روی اشتباه انسانی متمرکز شود. نتیجه تحقیقات همین روند را به اثبات رسانده است.
روشن است که وقتی پروندهای با این اهمیت در سطح یک پرونده تنبیهی درون سازمانی ارتش امریکا مورد تحقیق قرار میگیرد نتیجهای جز آنچه اعلام شده است به دست نخواهد آمد. نتایج تحقیقات زمانی اقناع کننده میشود که به صورت مستقل و بوسیله سازمانهای بیطرف صورت گیرد. پذیرش نتیجه تحقیقات «پنتاگون» به همان نسبت غیرقابل پذیرش است که اظهارات اولیه که مدعی شده بودند افراد مسلح در بیمارستان مستقر شده بودند. بعدها روشن شد که هیچ فرد مسلحی از طالبان و هیچ گروه دیگری در بیمارستان پزشکان بدون مرز حضور نداشتهاند و موقعیت بیمارستان را ارتش امریکا نیز به درستی میدانسته است، بنابراین در نگاه پزشکان بدون مرز و افکار عمومی در جهان بمباران بیمارستان همچنان عمدی و جنایت جنگی باقی خواهد ماند و ارتش امریکا نمیتواند روی این واقعیت سرپوش بگذارد. گذشته از این هیچ توضیحی داده نشده که 16 سربازی که مشمول تنبیه سازمان شدهاند، قرار است چه نوع تنبیهی را تحمل نمایند. آیا تناسبی بین جرم ارتکابی حتی اگر اطلاعات نادرست آنها باعث بمباران بیمارستان «قندوز» شده باشد و تنبیه درنظر گرفته شده پنتاگون وجود دارد یا نه.
از طرف دیگر جای هیچ تردیدی وجود ندارد که اگر بین جرم و مجازات تناسب لازم وجود نداشته باشد، اثر بازدارندگی که هدف اصلی از مجازات خاطی است نخواهد داشت. ظاهراً «پنتاگون» در تحقیقات خود این واقعیت مسلم را لحاظ نکرده است. بنابراین از هر نگاهی که به نتایج تحقیقات پنتاگون در ارتباط با بمباران بیمارستان پزشکان بدون مرز قندوز افغانستان توجه شود، به سختی میتواند برای افکار عمومی قانع کننده باشد و در همان حال به دلیل جهت دار بودن طبعاً نمیتواند اثر بازدارندگی داشته باشد. در چنین نگاهی حادثه بمباران بیمارستان قندوز نه اولین و نه آخرین عملیاتی است که افکار عمومی آن را در ردیف جنایات جنگی قرار میدهد و مقامات نظامی امریکا آن را اشتباه انسانی قلمداد مینمایند.با این حال واقعیت تلخ آن است که برای قربانیان این گونه حوادث تفاوتی نمیکند که دیگران آن را اشتباه انسانی عنوان کنند و یا جنایت جنگی بدانند، آنها در هر حال جانشان را بدون آنکه بدانند چرا، از دست دادهاند