انتفاضه یتیم شده است
انتفاضه یتیم شده است
به گزارش سازمان دفاع از قربانیان خشونت به نقل از روزنامه شرق: همچنین «شاباک» (سازمان امنیت داخلی اسرائیل) با ارائه گزارشی اعلام کرد «بهبود توان اطلاعاتی نظامی شاباک و شناسایی و بازداشت جوانان فلسطینی که برای انجام عملیات فردی برنامهریزی کرده بودند، در کنار فعالیت رسانهای دولت خودگردان و دستگاههای امنیتی در مدارس فلسطینی برای قانعکردن دانشآموزان به دستکشیدن از چنین اعمالی، موفق شد انتفاضه فلسطینیها را خاموش کند». اما از سوی دیگر، ارتش «دفاع مدنی» اسرائیل در گزارشی برعکس اینها نوشت: «کاهش تعداد عملیات بیانگر ناکامی انتفاضه نیست، زیرا برآوردهای ما حاکی از آن است کاهش موج انتفاضه در هفتههای اخیر ناشی از انضباط کاری یا کاهش تحرکات نیست، بلکه بیانگر آرامش قبل از توفان است؛ آرامشی که یک دور جدید از خشونتها را به دنبال دارد». جالب اینکه روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحارونوت» با شش افسر اسرائیلی که مسئول شش گردان وابسته به ارتش در کرانه باختری هستند، گفتوگو کرد تا وضعیت کنونی انتفاضه و راههای فعال برای مقابله و سرکوب آن را بررسی کند. یک مسئول منطقه شهرکنشین «گوش عتصیون» واقع در جنوب «الخلیل» درباره نحوه سرکوب انتفاضه بهویژه در روستای «سعیر» یعنی روستایی که در دو ماه و نیم بیش از ١٢ جوان اقدام به عملیات کرده بودند، گفت: «ما از همه خانوادههای آنها تحقیق کردیم. علیه خانوادههای عاملان فعالیتهایی را صورت دادیم. بقیه خانوادهها با ما همکاری کردند. آنها خودشان بهسرعت متوجه شدند چهکار باید کنند و چگونه باید بچههایشان را مهار کنند».
اما مهمتر حرفهایی بود که افسر دیگر اسرائیلی به این روزنامه گفت و یادآور شد: «در دور بعدی قرار است ما چند درجه کارمان را ارتقا دهیم چون آینده مهمتر است، زیرا بچههای ١٣ساله هم دست به کار شدهاند. وانگهی انفجاری که در اتوبوس قدس اتفاق افتاد، همه ما را به سالهای گذشته (عملیات استشهادی در انتفاضه دوم) برگرداند».
چند هفته پیش «عمیره هاس»، نویسنده زن اسرائیلی و مدافع حقوقبشر فلسطینیها، در یادداشتی با عنوان انتفاضه یتیم شده» نوشت: شاید بهتر باشد آن را «انتفاضه فریب دادهشده» بنامم. بااینحال عوامل متعددی وجود دارد که میتواند همین حادثه را به یک «انتفاضه بزرگ سوم» تبدیل کند. او این عوامل را چنین برمیشمرد: نخست: این جوانان از هفتسالگی با سیاست آشنا و در ١٧سالگی دیگر به لحاظ سیاسی کاملا پخته شدهاند. روزنامههای اسرائیلی در گذشته از پدیدهای به نام «گرگ تنها» صحبت میکردند. همین روزنامهها امروزه از پدیدهای به نام «گرگهای تنها» سخن میگویند. بنابراین مسئله، دیگر فقط به یک یا دو نفر ختم نمیشود، بلکه به یک پدیده فراگیر از یک نسل کامل تبدیل شده است؛ نسلی که دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل شناخت چندانی از آنها و نحوه رهبریشان ندارد.
دوم، سلاح این انتفاضه در دسترس همگان است. مقاومتکنندگان دیگر به زیرگرفتن با خودرو یا چاقو یا حتی هر قطعه آهن تیزی که بتواند آسیب برساند، متوسل شدهاند. این جدا از بمبهای دستساز است که در گذشته از آنها استفاده میشد. درضمن در انتفاضه اخیر سعی میشد حملات صرفا متوجه نظامیان و شهرکنشینان باشد نه عملیاتی انتحاری علیه شهروندان عادی!
سوم، در سالهای اخیر روند شهرکنشینی به داخل مناطق و محلات فلسطینیها کشیده شده است. بهاینترتیب دیگر نیازی نیست یک فلسطینی تلاش کند تا با عبور از موانعی به یک اسرائیلی نزدیک شود، زیرا تقریبا آنها خانهبهخانه و دیواربهدیوار شدهاند. در محلات بیتالمقدس برای مثال در کنار یک محله فلسطینینشین، چند شهرک یهودینشین ساخته شده است.
چهارم، مهمترین عامل دیگر حضور کارگران فلسطینی (حدود ٢٠٠ هزار کارگر) در محلات و مناطق اسرائیلینشین است که به اشکال گوناگون، به کار اشتغال دارند. این مسئله به ترس و نگرانی بین شهرکنشینان و اسرائیلیها دامن زده است. اگر اسرائیل بخواهد این فلسطینیها را اخراج کند، باید پیامدهای اقتصادی آن را متحمل شود. ترس و نگرانی اسرائیلیها تاکنون نوعی مهاجرت معکوس (از اسرائیل به سایر نقاط جهان) را نیز به دنبال داشته است.
درمجموع باید گفت انتفاضه فلسطینیها یکبار دیگر روح مقاومت در برابر اشغالگری را زنده کرد و به صهیونیستها نشان داد سازش و اشغالگری هیچ سرانجامی ندارد. عملیات جوانان فلسطینی روحیه یأس و سرخوردگی را در بین آنها از بین برد. آنها اکنون با وجود آنکه میدانند به محض نزدیکشدن به یک سرباز یا یک شهرکنشین، هدف گلوله قرار خواهند گرفت، دست به عملیات میزنند. آنها به این یقین رسیدهاند اگر کشته شوند، شهید به حساب میآیند و اگر هم زخمی شوند، بازداشت خواهند شد و بعد به شکل دیگری خواهند توانست پیامشان را به گوش دیگران برسانند.