نمی دانیم در حوزه زنان سیاستگذاریم یا مجری!
نمی دانیم در حوزه زنان سیاستگذاریم یا مجری!
شهردخت: رتبه ایران در آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد نسبت به گزارش سال گذشته این مجمع در سال 2015 فرقی نکرده و در هیچ زمینه ای رضایت بخش نیست. این رتبه در سیاست 136، اقتصاد 140، آموزش 94 و سلامت 98 است ارقامی که می گوید با گذشت بیش از دو دهه از تعهد ایران به اجرای برنامه های خود در چارچوب عدالت جنسیتی این شکاف نه تنها پر نشده بلکه با توجه به تغییرات گسترده اجتماعی این سال ها، بیشتر هم شده است.
ساختارهای سیاسی و اجتماعی ایران می گوید یکی از مراکزی که باید در جهت کاهش این شکاف قدم بردارد معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری است. برنامه ریزی برای پیاده سازی و گسترش عدالت جنسیتی از برنامه های دفتر برنامه ریزی و نظارت راهبردی این معاونت است اما اطهره نژادی معاون این دفتر معتقد است با همه برنامه ریزی های صورت گرفته برای تحقق این موضوع، ابهام در فعالیت سازمانی این معاونت مانع بزرگی بوده است برای عدم تحقق برنامه ها.
برنامه ریزی برای پیاده سازی و گسترش عدالت جنسیتی از برنامه های معاونت برنامه ریزی است. این معاونت در این زمینه چه برنامه هایی را انجام داده است؟
ضرورت تحقق عدالت جنسیتی، جریان سازی جنسیتی است و ضرورت جریان سازی جنسیتی، پرداختن به مواردی است که در هر یک از دستگاه های سیاست گذاری و یا اجرایی کشور در این مفهوم، دور از نظر مانده است. معاونت امور زنان و خانواده، برای پرداختن به مواردی که برنامه ریزی در آن حوزه ها مورد نیاز است، نیازمند بررسی وضع موجود و مقایسه با وضعیت مطلوب بود اینکه وضع مطلوب چگونه تعریف می شود، در فضای برنامه ریزی، نسبی است. مطلوب بودن با توجه به شرایط ممکن، تعریف می شود. یک استراتژی در این حوزه، ایجاد زمینه بهره مندی زنان از مواهب توسعه به صورت عادلانه و همینطور ایجاد زمینه برای مشارکت زنان در فرایند توسعه است. در تمام زمینه های بهداشت، آموزش، حضور زنان در موقعیت های تصمیم سازی و تصمیم گیری، مشارکت اقتصادی زنان و موارد دیگری از این دست؛ این مسئله قابل بررسی و برنامه ریزی است.
معاونت امور زنان و خانواده با توجه به موضوعات یاد شده و با استناد به آمار موجود مراجع رسمی آمار کشور و همینطور با کمک و نظر مشاوران امور زنان دستگاه های اجرایی، در سه سال گذشته برنامه ها و سیاست هایی را طراحی کرده و از طریق دستگاه های اجرایی به اجرا در آورده است. این
برنامه ها دامنه وسیعی از آموزش مسائل بهداشتی و روانی دوران بلوغ دختران تا توانمندسازی اقتصادی خانواده های زندانیان و از آموزش همکاری های شبکه ای در سازمان های غیردولتی و شیوه تعامل با دستگاه های دولتی تا استانداردسازی تولیدات کشاورزی زنان روستایی را در برگرفته است که پس زمینه همه این برنامه ها توجه به اقشار مختلف و نیازهای متفاوت همه گروه های زنان بوده است و همینطور مکمل بودن و هم افزایی واقعی برنامه ها.
بیش از سه سال از تغییر دولت و حضور شما در این معاونت می گذرد فکر می کنید فعالیت هایتان برای کاهش شکاف جنسیتی رضایت بخش است؟
برنامه ریزی به طور کلی یعنی شناخت وضع موجود و اقدام مقتضی جهت دستیابی به وضع مطلوب. بنابراین ضرورت کار برنامه ریزی، توجه به بازه های زمانی بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت و استفاده از ابزارهای مکمل و متعدد برای بهبود وضعیت است. جنس کار امور زنان نیز ، اجتماعی است؛ با همه پویا بودن اجتماع و شرایطی که به تبع آن حاصل می شود و خروجی و به عبارتی پیامد فعالیت بنیادی در این زمینه، در کوتاه مدت قابل ارزشیابی دقیق نیست. بنابراین، شناخت دقیق وضع موجود و تحلیل آن و سپس اقدامات مرحله ای برای بهبود شرایط ضروری است. اینکه از من می پرسید از فعالیت هایتان در این دوران راضی هستید پاسخ می دهم با توجه به امکانات و محدودیت ها؛ بله نسبتا راضی هستم.
چرا نسبتا؟
نسبی اعلام کردن رضایت را به این دلیل اعلام می کنم که به نظر من اگر زمان فعالیت و مدیریت ما در امتداد دولت اصلاحات بود، وضع موجود ما با این زمان و با توجه به تغییر پارادایم ایجاد شده در سال های دولت های نهم و دهم در حوزه امور زنان و خانواده قطعا متفاوت می شد و زمینه های مناسب تری برای بهبود وضعیت و مشارکت زنان در عرصه های مختلف فراهم بود. از طرف دیگر ما با ساختار جدیدی در حوزه زنان روبرو شدیم با نام "معاونت امور زنان و خانواده "که از "مرکز "سطح بالاتر و جنس متفاوتی داشت اما مخاطبان، انتظار همان شیوه خدمات رسانی قبلی را از معاونت داشتند که سنخیت چندانی با ساختار جدید ندارد. همچنین، بدیهی است که ساختار و عملکرد سازمانی به هم مرتبط بوده و در یک ارزیابی منسجم، قابل بررسی هستند. معاونت امور زنان و خانواده، برای عملیاتی سازی راهبردهای خود در حوزه زنان و خانواده، نیازمند همکاری سیستمی همه دستگاه های اجرایی است و یکی از مشکلاتی که ما با آن روبه رو بوده و هستیم عدم وجود ردیف بودجه خاص امور زنان و خانواده در دستگاه ها بود که این مسئله ما را مجبور کرد که برای عملیاتی سازی استراتژی ها از طریق دستگاه ها، بودجه ای را با آنان به اشتراک بگذاریم تا نتایج برنامه های مشترک، مسئولان دستگاه ها را ترغیب به توجه به مسائل خاص این حوزه کند و در مقابل انتقاداتی را می شنیدیم و می خواندیم که معاونت امور زنان به اجرا وارد شده و یا وظیفه سیاست گذاری خود را فراموش کرده است. از طرف دیگر اضافه شدن موضوع خانواده به عنوان این معاونت، از نظر من ابهام در وظیفه سازمانی را چندین برابر کرده است. خانواده در ساختارهای سازمانی متعددی در کشور مورد بررسی قرار می گیرد و تمرکز در تصمیم گیری و سیاست گذاری در مورد آن، به معاونت امور زنان با جایگاه ستادی آن محدود نشده است و این مسئله ، این سوال را ایجاد می کند که بالاخره معاونت امور زنان و خانواده، سیاستگذار است یا مجری؟ اگر سیاستگذار است، کانال اجرای سیاست هایش کجاست و اگر مجری است با کدام بودجه و از کدام مرجع سیاستگذار؟ ممکن است پاسخ بشنویم که ستاد ملی زن و خانواده باید این مسئله سیاست گذاری را دنبال کند، اما من می خواهم بگویم برنامه ریزی تشکیل این ستاد، ایده آلِ گرایانه بوده و تشکیل جلسات آن، همه اعضای ستاد کار بسیار دشواری است.
وضعیت ایران در زمینه شکاف جنسیتی مطلوب نیست، برای دستیابی به عدالت در این زمینه نیازمند چه اتفاقاتی در کشور هستیم؟
اینکه در کشورهای دیگر از عدالت جنسیتی صحبت می کنند یا برابری جنسیتی؟ جای بحث است و اینکه جنسیت مفهومی دینامیک است و نگاه جامعه به نقش زن و مرد در طول زمان دچار تغییرات تدریجی می شود نیز محل تامل است .عدالت به معنای قرار دادن هر چیز در جای درست خود است و اینکه اینجا چگونه تعریف می شود به عرف و هنجار و شیوه زندگی بر می گردد همانگونه تاریخ زندگی بشر، نقش های گوناگونی را برای زنان و مردان در اعصار مختلف نشان می دهد بنابراین با هر رویکردی که در کشورمان به این موضوع نگریسته شود از ضرورت توجه به مفهوم عدالت در کنار مفهوم تغییرپذیری نقش ها به اقتضای شرایط زمان و مکان، گریزی نیست. در جامعه ما چنانچه فرصت های برابر فراهم شود، مسیر تحقق عدالت خود به خود هموار می شود و هر کس و هر جنس بنا به توانمندی و شایستگی خود، موقعیت مناسب خانوادگی و اجتماعی خود را رقم می زند.
قطعا هیچ زنی، مایل به قرار دادن خود در موقعیت هایی نخواهد بود که به سلامت جسمی و لطافت روحش ضربه بزند و هیچ مردی نیز در جستجوی نقش هایی نیست که با روحیه اش ناسازگار باشد بنابراین نقش های مکمل با فرصت های برابر، خود به خود حاصل می شود. از سوی دیگر، جامعه ایران در بسیاری از موارد پیشرفت های چشمگیری در سال های گذشته داشته است که از جمله آنها به بهداشت و آموزش می توان اشاره کرد؛ اما در برخی موارد مثل فرصت هایی برای زنان برای حضور در عرصه های تصمیم سازی و تصمیم گیری، هنوز وضعیت مطلوبی نداریم و در بسیاری از موارد، این فرصت در اختیار زنان قرار نمی گیرد. در پاسخ به اینکه چه باید کرد می توانم بگویم بدون اعتقاد جمعی به این مسئله که کشور باید از سرمایه انسانی زنان و مردان در جهت دستیابی به توسعه پایدار بهره ببرد، ره به جایی نمی بریم. باید در کنار استفاده از نیروی انسانی مردان، از علم و تجربه و تخصص زنان نیز بهره برد و نیمی از جامعه را سربار فرایند توسعه نکرد. می توان از توان دختران فارغ التحصیل دانشگاهی در بخش های مختلف استفاده کرد و رقابت سالم در دستیابی به موقعیت ها را ایجاد کرد.عدالت به معنای حذف دسترسی زنان و یا مردان به فرصت ها نیست.