به ایالات غیر متحد آمریکا خوش آمدید!
به ایالات غیر متحد آمریکا خوش آمدید!
به گزارش فارس، پایگاه خبری-تحلیلی پلتیکو در گزارشی به قلم «کابین وودارد» نوشت: یک قرن و نیم پیش صدها هزار دورگه آمریکایی-آفریقایی 4 ژوئیه را بعنوان روز پیروزی اصول انقلابی خود تحت پرچم فدرال و تابلویی از آبراهام لینکلن (بعنوان رییس جمهوری که به تاریخ برده داری در آمریکا پایان داد) جشن گرفتند. طبق گزارش روزنامه نگاران در این روز سفیدپوستان از خانه های خود بیرون نیامدند.
4 ژوئیه امسال که صدوپنجاه سال از آن تاریخ می گذرد، مسائل تغییر چندانی از گذشته نداشته است. پس از کشتار وحشیانه نه سیاهپوست در یکی از کلیساهای ایالت کارولینای جنوبی، فرماندار این ایالت خواستار پائین کشیدن «پرچم فدراسیون» (پرچم و نماد برده داری در آمریکا) از ساختمان های دولتی کشور شد. این در حالی است که طبق نظرسنجی «سی ان ان» 57 درصد مردم آمریکا این پرچم را نه نمادی از نژادپرستی بلکه سمبل غرور جنوب می دانند.
نویسنده در ادامه تاکید کرد: به ایالات غیرمتحد آمریکا خوش آمدید. اسما، ما (امریکایی ها) هنوز ملتی واحد هستیم و بیشتر مردم هنوز هم وقتی شاهد جشن های 4 ژوئیه هستند، موجی از میهن پرستی در وجودشان غلیان می کند. ایده ملتی با اقوام مختلف که به واسطه علاقه مشترک آنها به آزادی و دموکراسی متحد شده بودند، همواره بخشی از هویت شخصی ما به شمار می آید.
اما مسائلی که اخیرا در کشور نمایان شده مانند کشتار کلیسای چارلستون، تصمیماتی متحول کننده در زمینه "اوباماکر" و "ازدواج همجنسگرایان" و استدلالاتی درباره قانونی شدن مصرف ماری جوانا (موادمخدر) نشان می دهد که چه موضوعات حل نشده متعددی در میان ملت ما وجود دارد.
مسئله حائز اهمیت برای بسیاری از سیاستمداران ما این است که یک فرد در کدام منطقه از کشور زندگی می کند چرا که بر اساس آن، درباره مسائل متعددی از جمله سلامت، نابرابری درآمدی، آموزش و تحرکات اجتماعی و مذهبی تصمیم اتخاذ می کنند. علیرغم حجم گسترده مهاجرت ها و ایجاد مناطق شهری و بین المللی بیشتر، چنین تقسیم بندی های منطقه ای نیز افزایش داشته است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: جشن آمریکایی ها در چهارم ژوئیه منعکس کننده تفاوت های منطقه ای و دائمی آنهاست. سراسر دوره قبل از جنگ و در بخش اعظمی از دوره این جنگ داخلی در کشور، جنوب «اعلامیه استقلال» را با تفسیری بسیار متفاوت از همتایان خود در یانکی های شمال جشن گرفته است. بعلاوه اینکه، همواره عملکردهای متفاوت (سیاسی) بر اساس مناطق مختلف در کشور، شکافی پایدار و قطبیتی عمیق در سیاست های ملی ما ایجاد کرده است.
بر اساس مطالعه تحقیقاتی موسسه «پیو» در ژوئن 2014، جمهوری خواهان و دموکرات ها در مقایسه با دو دهه گذشته در کشور دارای تقسیم بندی، نفرت و بیزاری حزبی عمیق تری در امتداد خطوط ایدئولوژیک خود هستند. سرعت رشد چنین افکاری با سرعت گسترش فناوری های مدرنی نظیر ابزار ارتباطی یا حمل و نقل برابری می کند. به گفته دو تن از کارشناسان دانشگاهی ایالات متحده نیز «اگر دیدگاه های سیاسی بیش از ایده های ملی بود پس روند مهاجرت درون کشور بسوی قطبی شدن سیاسی و نه اتحاد پیش می رود».
بیل بیشاپ، روزنامه نگار و رابرت کاشینگ جامعه شناس در این باره می گویند: اکنون و پس از چندین دهه، آمریکایی ها برای زندگی در مناطقی نقل مکان می کنند که در آن مردم دارای اشتراکات ارزشی و ایدئولوژیک هستند. حتی در رسانه های اجتماعی نیز رویه به همین شکل است که در آن افراد تمایل دارند با کسانی صحبت کرده یا ارتباط برقرار کنند که همانند آنها فکر می کنند.
نویسنده این مطلب در انتها خاطرنشان کرد: درک اختلافات ما فراتر از مرزهایی است که توسط دولت یا در تقسیم بندی های متعارف منطقه ای ترسیم می شود. مرزهای ایالتی غالبا با فرهنگ های منطقه ای مشخص شده اند، به همین دلیل خطوط گسل عمیق سیاسی در ایالاتی مانند مریلند، ویرجینیا، پنسیلوانیا، اوهایو، کالیفرنیا، تگزاس و اورگن وجود دارد.
دلیل اینکه چرا هیات ایالت مریلند در کنگره در سال 1861 عمیقا به فکر جدایی منطقه جنوب از کشور بوده و یا اینکه چرا هیات انتخاب کننده در شمال و مرکز نوار ساحلی کالیفرنیا در مورد طرح پیشنهادی ازدواج همجنسگرایان در سال 2008 قاعده ای مستثنی با سایر ایالات داشتند، نیز همین مساله می باشد.